سفر روح (تکنیک دوم) - دکتر مطلب برازنده - قسمت دوم
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۸۹، ۰۵:۱۳ ب.ظ
سفر روح (تکنیک دوم) - دکتر مطلب برازندهدر این تکنیک قدرت
تجسم بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت و کمک فراوانی خواهد نمود. تجسم عبارت
است از خلق یک پدیده در ذهن، که به اعتقاد برخی از متافیزیسینها بهصورت همزمان
در عالم ذهن نیز اتفاق میافتد. ذهن بُعدی از ابعاد ماورائی وجود انسان میباشد که
جایگاه آن در حد واسط کالبد فیزیکی و روح قرار گرفته است. بهیاد داشته باشید که
ذهن و مغز یکی نمیباشد، مغز بخش کوچک و مهمی از کالبد فیزیکی ما است که درون
جمجمه قرار گرفته است. بهعبارت دیگر میتوان گفت ذهن از چند بخش تشکیل شده که یک
بخش آن مغز است. هرچند که مغز و ذهن با یکدیگر در ارتباط میباشند ولی ماهیت آنها
تفاوت دارد. مغز یک ارگان فیزیکی و ذهن یک بُعد متافیزیکی میباشد. عالم ذهن یکی
از عوالم هفتگانه جهان هستی است، که در ارتباط با ذهن تمام انسانها میباشد.
همان طور که کالبد فیزیکی انسان در عالم فیزیکی زندگی میکند و در انطباق با آن میباشد،
بُعد ذهن نیز در عالم ذهن سیر میکند و در انطباق با آن است.
سفر روح (تکنیک دوم) - دکتر مطلب برازنده
در این تکنیک قدرت
تجسم بسیار مورد استفاده قرار خواهد گرفت و کمک فراوانی خواهد نمود. تجسم عبارت
است از خلق یک پدیده در ذهن، که به اعتقاد برخی از متافیزیسینها بهصورت همزمان
در عالم ذهن نیز اتفاق میافتد. ذهن بُعدی از ابعاد ماورائی وجود انسان میباشد که
جایگاه آن در حد واسط کالبد فیزیکی و روح قرار گرفته است. بهیاد داشته باشید که
ذهن و مغز یکی نمیباشد، مغز بخش کوچک و مهمی از کالبد فیزیکی ما است که درون
جمجمه قرار گرفته است. بهعبارت دیگر میتوان گفت ذهن از چند بخش تشکیل شده که یک
بخش آن مغز است. هرچند که مغز و ذهن با یکدیگر در ارتباط میباشند ولی ماهیت آنها
تفاوت دارد. مغز یک ارگان فیزیکی و ذهن یک بُعد متافیزیکی میباشد. عالم ذهن یکی
از عوالم هفتگانه جهان هستی است، که در ارتباط با ذهن تمام انسانها میباشد.
همان طور که کالبد فیزیکی انسان در عالم فیزیکی زندگی میکند و در انطباق با آن میباشد،
بُعد ذهن نیز در عالم ذهن سیر میکند و در انطباق با آن است.
تجسم دارای یک نیرو
و قدرت فوقالعادهای است که میتواند اثرات بسیار زیادی داشته باشد. باید تجسم را
شناخت و در جهات مثبت و برای تکامل و تعالی علمی و روحی از آن بهره گرفت. برخی از
روانشناسان و متافیزیسینها اعتقاد دارند که وقتی انسان چیزی را در ذهن تجسم کند و
بر آن تمرکز بگیرد و آن تصویر ذهنی را حفظ کند، آن چیز در عالم فیزیک نیز بهوقوع
خواهد پیوست. البته برای این منظور حفظ مدت طولانی تصویر ذهنی و یا تکرار آن به
دفعات متعدد لازم است. برای مثال هر آنچه را که ما دربارهی خودمان تفکر و تجسم
نماییم و بر آن اصرار داشته باشیم در عالم فیزیکی به وقوع میپیوندد. این حالت در
مورد دیگران نیز مصداق دارد. بدین معنی که هر آنچه که برای دیگران تجسم کنیم همان
خواهد شد. این پدیده به خصوص در والدین دیده میشود که مطالبی را دربارهی
فرزندانشان تجسم میکنند و بهطور مرتب تکرار میکنند و بر آن اصرار دارند، در
نهایت نیز تجسم والدین دربارهی فرزندانشان عملی میگردد. به همین دلیل بزرگان
گفتهاند شما همان هستید که فکر میکنید. نباید فراموش کرد که تجسم با توهم متفاوت
است. توهم یک وادی منفی است که نه تنها مفید نمیباشد، بلکه ممکن است تأثیرات سوء
و منفی نیز داشته باشد. لذا باید از پرداختن به توهم و سیر در آن اجتناب نمود.
همچنین پرداختن به تجسم نباید به گونهای باشد که ما را از فعالیتهای روزانه باز
دارد. در واقع انسان باید بخش محدود و معینی از وقت روزانهی خود را صرف تجسم
تصاویر ذهنی مثبت برای خود و دیگران نماید و مابقی وقت را به سایر امور مورد نیاز
بپردازد.
برای انجام این
تکنیک، مکان و زمان مناسب را انتخاب کنید. به صورت مطلوب روی زمین یا تختخواب
دراز بکشید. نفس عمیق بکشید. آگاهی خود را بر چشم سوم (مرکز پیشانی) متمرکز کنید،
جسم و ذهن خود را با شیوهی مناسب رها کنید. (این مراحل در مباحث قبل بهصورت کامل
شرح داده شده است.)
پس از طی مراحل فوق
به حالت خلسه فرو روید. کالبد فیزیکی و حواس پنجگانه را بهدست فراموشی بسپارید.
در وجود خود حالت ارتعاش و لرزش ایجاد کرده، آن را کنترل و هدایت کنید. (این مراحل
بهصورت کامل در تکنیک اول، مرحلهی اول تا پنجم بهصورت مبسوط شرح داده شده است.)
حال مراحل مقدماتی
را با موفقیت پشت سر گذاشته، آمادهی فرافکنی میباشید. در این مرحله درحالیکه
جسم شما روی تخت یا زمین دراز کشیده، با سقف اتاق فاصلهی زیادی دارد، مجسم کنید
که فاصلهی مابین «نوک بینی» شما و «سقف اتاق» کم میشود… این تجسم را در ذهن
تقویت کنید… فاصله باز هم کم میشود… همچنان با تمام احساس در این تجسم بمانید…
فاصله کمتر میشود… تمرکز خود را بر این موضوع حفظ کنید… فاصله بسیار کمتر میشود…
احساس میکنید به سقف نزدیک میشوید… به زودی این فاصله از بین خواهد رفت… به زودی
با نوک بینی سقف را احساس خواهید کرد… شادی و هیجان تمام وجود شما را خواهد گرفت…
شجاع باشید و احساسات خود را کنترل کنید… بهیاد داشته باشید که این کالبد اثیری
شماست که از کالبد فیزیکی خارج شده، به سقف اتاق نزدیک شده است.
در ابتدا، این کار
در ذهن شما و با تجسم صورت میگیرد؛ یعنی همه چیز درون شما و با یک تصویر ذهنی
اتفاق میافتد. با تمرین و تکرار، این ذهنیت به عینیت تبدیل میگردد. بهزودی شما
آن را عملاً احساس و تجربه خواهید کرد. این پدیده وجود خارجی دارد و شما آن را لمس
خواهید کرد. هنگام وقوع آن بر خود مسلط باشید. وقایع جالب و شگفتانگیزی در انتظار
شماست. از این وقایع لذت ببرید و آزادی پرندهی روح را از قفس تن، جشن بگیرید. این
یک نقطهی عطف در زندگی شما میباشد. خداوند کریم را برای این نعمت شکر نمایید.
پس از اینکه با نوک
بینی سقف اتاق را احساس کردید، خوشحال و شادمان به کالبد فیزیکی خود باز گردید.
برای بازگشت کافی است که اراده کنید و بخواهید این اتفاق بیفتد. بلافاصله لیز
خورده، وارد کالبد فیزیکی میگردید. شما در کالبد فیزیکی هستید. برای اینکه پایان
و فرود خوبی داشته باشید قبل از بازگشت به خود بگویید: «میخواهم به این تمرین
پایان دهم و از این حالت خارج شوم… تا لحظاتی دیگر با سه نفس عمیق چشمانم را باز
میکنم و بهحالت عادی و طبیعی برمیگردم… امروز من یک تمرین خوب و زیبا را تجربه
کردم… یاد و خاطرهی این تجربهی رؤیایی برای همیشه با من خواهد ماند… در تمرینهای
آتی سریعتر و آسانتر به نتیجه میرسم… نتایج تمرینهای بعدی جالبتر و دلانگیزتر
خواهد بود… تجربهی بسیار موفقی در انتظار من است… درحالیکه خوشحال، شاداب، سلامت
و پرانرژی هستم با سه نفس عمیق چشمانم را باز میکنم… .» حال با سه نفس عمیق
چشمان خود را باز کنید و بهحالت طبیعی برگردید. چند دقیقه طول میکشد تا جسم شما
کاملاً بهحالت عادی باز گردد. لذا بلافاصله بلند نشوید و کمی تأمل نمایید. آرام
آرام جسم خود را حرکت دهید تا کاملاً بیدار شوید.
با تکرار تمرینها
بهطور قطع این پدیده را بهطور کاملاً محسوس و ملموس تجربه خواهید کرد. در تمرینهای
بعدی پس از جدا شدن از کالبد فیزیکی و رسیدن به سقف میتوانید به سمت پایین نگاه
کنید و کالبد فیزیکی خود را بر روی تخت یا زمین ببینید. با دیدن کالبد فیزیکی
خودتان حیرت زده خواهید شد. شاید هم دچار دوگانگی شوید. شجاع باشید و هیجانهای خود
را کنترل کنید. در تمرینهای دیگر میتوانید پس از طی مراحل فوق و جدا شدن از بدن،
در فضای اتاق چرخی بزنید و به هر کجای آن که میخواهید بروید. بهیاد داشته باشید
که برای رفتن به مرحلهی بعدی باید مرحلهی قبل را با موفقیت طی کنید، اگر هنوز
در یک مرحله موفق نشدهاید هرگز به سراغ مرحلهی بعد نروید.
در جلسههای بعدی
تمرین و پس از طی مراحل مذکور با موفقیت و جدا شدن از بدن میتوانید از اتاق خارج
شده، از سایر مکانهای مجاور دیدن کنید. برای خروج از اتاق نیازی نیست که از در
خارج شوید. شما میتوانید در این حالت بهراحتی از دیوار عبور کنید. چون شما در
کالبد اثیری میباشید که ماهیت آن غیرمادی است، برای این منظور با دست خود امتحان
کنید. یک دست را به سمت دیوار ببرید، دست خود را از دیوار عبور دهید. دست شما به
نرمی و لطافت وارد دیوار میشود و از آن عبور میکند، درست مانند زمانی که دست
فیزیکیتان را وارد آب میکنید. به همان راحتی که جسم فیزیکی شما بدون هیچ مشکل و
مقاومتی از بین هوا عبور میکند، کالبد اثیری شما نیز از بین اجسام مادی عبور
خواهد کرد… از در یا دیوار اتاق خارج شوید. از اتاقهای مجاور دیدن کنید.
پس از موفقیت در
مراحل فوق، در تمرینهای جدید، با جدا شدن از کالبد فیزیکی به بیرون از محل زندگی
خود بروید. به کوچه و خیابانهای اطراف سر بزنید. در شهر به گشت و گذار بپردازید.
فراموش نکنید کالبد اثیری شما معلق در هوا حرکت میکند و نیاز ندارد که مانند
کالبد فیزیکی روی زمین راه برود. هرچند که این کار را نیز میتواند انجام دهد. از
موفقیتهای خود شادمان باشید. به تمرینهای خود ادامه دهید. خالق خود را حمد و
سپاس کنید. به یاد داشته باشید که شما با این تواناییهای ظریف و پیچیده، یکی از
میلیاردها مخلوق خالقی بس بزرگ و عظیم میباشید.
با پشتکار، تکرار و
تمرین به مرحلهای میرسید که میتوانید کالبد فیزیکی خود را بر روی تخت رها کرده،
این پوشش سخت و ضمخت را از خود جدا کنید و مانند پرندهای آزاد و سبکبال، ساعتها
در این کره خاکی به سیر و سیاحت بپردازید، به هر کجای آن که میخواهید سفر کنید و
با سیر در طبیعت، بر معرفت خود نسبت به خدای عزوجل بیفزایید.
سفر روح (تکنیک سوم) - دکتر مطلب برازنده
در این تکنیک از
آگاهی بهعنوان محور اصلی تمرین استفاده میشود. منظور از آگاهی در اینجا جمع
نمودن تمام حواس بر یک سوژهی خاص و داشتن حضور ذهن بر آن میباشد. این کار شبیه
رهاسازی جسم با حرکت آگاهی در بخشهای مختلف بدن میباشد که در «بند پنجم شرایط
لازم برای سفر روح» به آن اشاره شده است. قابل ذکر است، همان طور که آگاهیمان را
در جسم خودمان به حرکت درمیآوریم، میتوانیم آن را بر سوژههای بیرون از جسم
خودمان نیز متمرکز کرده، یا در محیط بیرونی به حرکت درآوریم.
فرافکنی و سفر به
بیرون از جسم، هم بهصورت فردی و هم بهصورت جمعی قابل انجام است. در مباحث قبل
نمونههایی از تکنیکهای بسیار مؤثر فردی ارائه گردید. در این بحث قصد ارائه یک
تکنیک جمعی و گروهی داریم. برای این منظور لازم است یک گروه هفت نفره تشکیل دهید،
البته تعداد افراد میتواند بیشتر و یا کمتر از این مقدار نیز باشد. افراد گروه
باید همگون و از جنبههای مختلف احساسی و عاطفی به یکدیگر شبیه و نزدیک باشند. همهی
افراد باید علاقمند و مشتاق برای فرافکنی باشند و افراد مخالف با این پدیده نباید
در این گروه قرار بگیرند. اینگونه افراد با انرژیهای منفی خود که حاصل مخالفتها
و ناباوریهای فکریشان میباشد، ایجاد اختلال در تمرین میکنند. همچنین باعث کاهش
میزان موفقیت سایر افراد نیز میگردند.
برای انجام این
تمرین، به تعداد افراد گروه مبل راحتی فراهم نمایید. وضعیت مبلها باید به گونهای
باشد که بهراحتی سر، گردن و پشت خود را بر پشتی آن رها کنید و بدون هیچگونه
انقباض و فشاری بتوانید برای مدت طولانی بهراحتی روی آن بنشینید و خود را رها
کنید. مبلها را بهصورت یک دایره منظم کنار هم قرار دهید، مبلها باید در تماس با
یکدیگر باشند، بهگونهای که بین هر مبل و مبلهای دو طرف آن تماس فیزیکی برقرار
باشد. پس از آرایش مبلها بهصورت دایرهای، بر روی آنها بنشینید، بهگونهای که
کف هر دو پا کاملاً روی زمین قرار گیرد. لبهی پای راست باید با لبهی پای فردی که
در سمت راست شما قرار گرفته در تماس باشد، همچنین لبهی پای چپ باید با لبهی پای
فردی که در سمت چپ شما قرار گرفته در تماس باشد. بدین صورت در این دایره پای تمام
افراد با همدیگر در تماس فیزیکی قرار میگیرد. دستان خود را نیز به همدیگر وصل
کنید، بهطوری که تمام افراد حاضر در دایره با دستهایشان در تماس با هم باشند.
بدین ترتیب یک تماس فیزیکی کامل از طریق دستها و پاها بین تمام افراد برقرار میشود.
بدون شک افراد حاضر
در این گروه همگی باید مرد یا زن بوده، یا همه با هم محرم باشند. تشکیل این حلقه
یک امتیاز بزرگ از دیدگاه متافیزیک به دنبال خواهد داشت. چون هالههای افراد در هم
فرو رفته، در تماس با هم قرار میگیرد، یک هالهی حلقهای واحد تشکیل میشود. در
نتیجه سطوح انرژی همهی افراد حاضر در گروه یکسان میشود. بهعبارت دیگر تمام این
برنامهها (تشکیل حلقه، تماس فیزیکی افراد و…) برای همسان و همتراز نمودن سطح
انرژی افراد گروه میباشد. این پدیده یک موضوع علمی با توجیهات قوی ماورائی میباشد.
با همسطح شدن انرژیها، امکان موفقیت افزایش پیدا میکند. همچنین نتایج حاصل برای
همهی افراد تقریباً یکسان خواهد بود. بهعبارت بهتر همه افراد به درجات بالایی از
موفقیت به طور یکسان میرسند. در صورت عدم انجام این کار، به دلیل اختلاف در سطوح
انرژی افراد، میزان موفقیت جمع کاهش پیدا میکند، همچنین بازده موفقیت بین افراد
اختلاف زیادی خواهد داشت. تشکیل این حلقه براساس همان توجیهات علمی و متافیزیک
مذکور میباشد و هیچگونه ارتباطی با حلقههای تصوف ندارد.
پس از قرار گرفتن
روی صندلیها براساس همان اصول ششگانه (با در نظر گرفتن شرایط مکانی، زمانی و
وضعیت جسمی) تمرینهای تنفسی، رهاسازی جسم و ذهن را بهصورت گروهی انجام دهید. در
این حالت بهتر است یک نفر در جمع بهعنوان مسؤول، مراحل کار را با صدای بلند بیان
کند تا همه همزمان با هم انجام دهند و پیش بروند. پس از طی نکات اصولی ششگانه و
رها شدن جسم و ذهن بهصورت زیر عمل کنید.
آگاهی خود را در
ناحیه سر جمع کنید… توجه خود را در چشم سوم متمرکز کنید… برای لحظاتی خود را درون
چشم سوم احساس کنید… آگاهی شما همچنان در ناحیه سر متمرکز است… توجه شما همچنان بر
چشم سوم است… آگاهی خود را به سمت فرق سر حرکت دهید… آگاهی را از طریق چاکرای
شمارهی هفت خارج کنید… این کار بهراحتی قابل انجام است… آگاهی خود را در فضای
بالای سر معلق نگه دارید… به فضای بالای سر خود اشراف و آگاهی کامل داشته باشید…
آگاهی را در راستای محور سر تا سقف اتاق حرکت دهید… آگاهی را در این فضا به سمت
بالا و پایین حرکت دهید… آن را به گوشهی مشخصی از اتاق ببرید… آن را نزدیک یک شیء
خاص در اتاق ببرید… .
آگاهی شما بهراحتی
میتواند در تمام فضای اتاق حرکت کند، حتی میتواند فضای اتاق را ترک کرده، در
اتاقهای مجاور به حرکت درآید. آگاهی شما میتواند در فضای بیرون ساختمان، در کوچه
و خیابان نیز حرکت نماید. آگاهی را ابتدا در مکانهای آشنا حرکت دهید؛ مکانهایی
که بارها دیدهاید و تداعی و تجسم آن برای شما آسان است. میتوانید آگاهی خود را
به سمت شهرهای دیگر و یا حتی کشورهای دیگر به پرواز درآورید.
پس از موفقیت در
مراحل فوق، آگاهی خود را به سمت آسمان ببرید و به ستارگان مختلف و سیارات متفاوت
سر بزنید. بهیاد داشته باشید جایگاه آگاهی شما در ورای ابعاد مکان و زمان است. پس
برای انتقال از یک مکان به مکان دیگر (نزدیک یا دور) به زمان با مفهوم فیزیکی نیاز
ندارید. با آگاهی خود در آسمان زیبا به سیر آفاق مشغول هستید و عظمت خالق یگانه را
تحسین میکنید. یک احساس بسیار خوب، لذتبخش و شیرین در وجود شما جاری میشود.
احساس سبکی، رهایی و آزادی میکنید.
هر وقت که بخواهید
میتوانید اراده کنید و به کالبد فیزیکی خود که بر روی مبل در اتاق قرار دارد
برگردید. این کار به آسانی و با خواست شما در یک لحظه انجام میشود. تلقینات مثبتی
پیرامون نتایج موفق این تمرین و موفقیت در تمرینهای بعدی به خود بدهید. از شماره یک
تا پنج شمرده، با یک احساس خوب و مثبت چشمانتان را باز کنید. به زندگی لبخند
بزنید، خداوند را شکر نمایید.
******************
تکنیک هایی برای خروج روح از بدن
در حالیکه چشمانتان
را بسته اید چند دقیقه را صرف ریلکس کردن تمام بدن کنید سپس کره چشمتان رابه سمت بالا
بچرخانید تا جاییکه کشش و فشار اندکی را در ماهیچه های اطراف چشمتان احساس کنید.
به این طریق دید درونی تان می شود.سپس دید درونی خود را بر صفحه سیاه درون متمرکز کنید.سعی
کنید در این مرحله به خواب نروید بلکه همچنان توجه تان را در همین حالت متمرکز کنید
.هرگاه که ذهنتان منحرف شد و به موضوع دیگری پرداخت خیلی ساده آن را بازگردانید
ودوباره آغاز کنید.به صدای سوت ضعیف در بالای سرتان گوش کنید وتوجه ثانویه خود را
به گوش دادن به آن معطوف سازید.تجسم کنید که سوت مذکور مانند جریانی از صوت است که
از پایین کالبد فیزیکی تان به بالا حرکت کرده و از قسمت بالای سرتان خارج میشود. اجازه
دهید تااین صوت دید درونی تان را بطور کاملا طبیعی به بالا ببرد. به آرامی متمرکز
کردن دید درونی تان بر سیاهی صفحه درون را متوقف کنید.اگر این کار را مدت بیشتری
انجام دهید از به خواب رفتن شما جلوگیری می کند. در عوض فقط هشیاری جنبی و خفیفی
را در اطراف چشم سوم خود در درون پیشانی حقظ کنید تا به این ترتیب صفحه سیاه را همچنان
نزدیک به نقطه دید درونی تان نگه دارید. سرانجام در حالتی نا منتظر و بی خبر به
خواب خواهید رفت.اگر احساس خفیفی از سوزش و جز جز یا احساس کشیدگی در قسمت بالای
سرتان بوجود امد بسیار عالی است. اگر هم این اتفاق نیفتاد اشکالی ندارد.اگر باعث این
احساس در سرتان شوید و توجه ثانویه خود را در ان نقطه از سرتان معطوف دارید آنگاه
پس از به خواب رفتن احتمال خارج شدن از کالبد اندکی بیشتر خواهد شد.سخت ترین قسمت
این تکنیک هنگامی است که حدودا یک ساعت و نیم از آغاز ان بگذرد. در این هنگام است
که موج فریبنده و اغوا کننده ای از خستگی ذهنی و جسمانی در سراسر کالبدفیزیکی ایجاد
می شود و استقامت و اراده ذهنی را شدیدا به مبارزه می طلبد. تسلیم شدن به این موج
وسوسه انگیز از خستگی و به خواب رفتن معمولا هر گونه احتمالی برای خارج شدن
آگاهانه از کالبد را تا حد صفر کاهش می دهد.سعی کنید تا از نظر ذهنی بر این موج از
خستگی فائق شوید و به مراقبه
خود ادامه دهید در این
مرحله با گذشت هر لحظه شانس و احتمال سفر خروج از کالبد با خود آگاهی بسیار خوب به
تدریج افزایش می یابد.
تکنیک مراقبه
شماره 2
شکل ساده تری از تکنیک
مراقبه شماره ۱ این است که سی الی چهل و پنج دقیقه اول که در آن چشمها را رو به
بالا چرخانده و نگه می داریم و دید درونی را بر صفحه سیاه درون متمرکز می کنیم را
حذف کنیم . ادامه این تکنیک یعنی تکنیک شماره ۲دقیقا مشابه بکنیک شماره ۲ است.مزیت
تکنیک مراقبه ۲ این است که فرد را نسبت به تکنیک اول از نظر ذهنی و جسمانی کمتر
خسته می کند.
تکنیک مراقبه
شماره۳
این تکنیک در واقع
همان تکنیک آسان و ساده ای است که چند سال قبل از آن استفاده می کردیم یعنی گوش
سپردن به صدای صوت موجود در بالای سرم.پس از بیدار شدن از خواب در اواسط شب دوباره
به رختخواب می رفتم و در حالیکه به پشت می خوابیدم مدت چند دقیقه تمام کالبدم را ریلکس
می کردم و هنگامیکه صدای سوت ضعیف در درون سرم قابل شنیدن می شد تمام توجهم را بر
گوش سپردن به آن متمرکز می کردم. حدودا پانزده یا سی دقیقه بعد از آن بر روی شکن
خوابیده و به حالت همیشگی خود در هنگام خواب باز می گشتم و به گوش سپردن به صوت
مذکور ادامه می دادم تا اینکه به تدریج در حالتی بی خبر به خواب بروم .هنگامیکه می
توانستم ریلکس بمانم و عواطفم را به حداقل برسانم این تکنیک به راحتی برایم عمل می
کرد.تغییر کوچک اما بسیار سودمندی که به این روش اضافه کردم این بود که پیوسته از نظر
ذهنی به خودم یاداوری کنم که همچنان به صوت موجود در بالای سرم گوش دهم . هنگامیکه
این کار را انجام نمی دادم خیلی زود تمام ماجرا را فراموش می کردم. از تکنیک خارج
می شدم و به خواب می رفتم.
تکنیک مراقبه
شماره ۴
پس از بیدار شدن در
اواسط شب دوباره به رختخواب می رفتم و به حالت همیشگی خود می خوابیدم و توجه اولیه
و عمده خود را بر شل کردن و ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایم یعنی حدودا از وسط
ابرو تا دو سانتی متر بالای گوش متمرکز می کردم . در حالیکه توجه عمده خود را بر شل
کردن این عضلات معطوف می کردم توجه ثانویه خود را به ریلکس کردن عضلات اطراف چشمها
و اطراف ابروهایم متمرکز می کردم و همچنین به صدای صوت موجود در بالای سرم گوش می
دادم . گاهی اوقات این صوت را به صورت جریانی از انرژی تجسم می کردم که از پایین
به بالای کالبد فیزیکی ام در جریان است و از عضلات اطراف شقیقه هایم عبور می کند و
همچنین تصور می کردم که این صوت به ریلکس کردن عضلات اطراف شقیقه هایم کمک می کند.این
تکنیک مراقبه ممکن است برای بعضی از افراد مبتدی در سفر روح و یا افرادی که در آینده
مسافر روح خواهند شد دشوار باشد. نقطه ضعف عمده تکنیک مذکور این است که در برابر
دو احساس مشکل آفرین یعنی احساس انتظار و تشویش بسیار حساس و اسیب پذیر است.هنگامیکه
این دواحساس آزارنده مستمر و دائم شوند آنگاه ریلکس کردن و شل نگهداشتن کامل عضلات
اطراف شقیقه ها بسیار دشوار می شود.
تکنیک مراقبه
شماره ۵
این تکنیک مراقبه
همراه با زمزمه کردن و ذکر کلمه ای مقدس است که آن را از دیسکورسهای اکنکار و
کتابهای سفر روحم یاد گرفتم و با سبک و شیوه مراقبه خودم سازگار کردم.در حالیکه به
پشت می خوابیدم چشمهایم را می بستم بدنم را ریلکس می کردم و به آرامی و باملایمت
شروع به زمزمه پیوسته کلمه ای مقدس می کردم.کلمات متعددی در نوشته های اکنکار برای
زمزمه کردن ارائه شده است ولی من معمولا از کلمه هیو استفاده می کردم. هیو یکی ازنامهای
خداوند می باشد و ذکر آن بسیار اسان است. پس از اینکه نفس عمیقی می کشیدم با صدای
بلند و با حالتی کشیده و طولانی و با ملایمت کلمه هی-یو را زمزمه می کردم .در حالیکه
به آرامی نفسم را بیرون می دادم هر حرف را جداگانه تلفظ می کردم و به یکدیگر می چسباندم
. سپس نفس کوتاهی می کشیدم و آنگاه نفس عمیق دیگری کشیده و دوباره این زمزمه را
آغاز می کردم. به تدریج متوجه شدم که بهترین راه برای ریلکس ماندن کامل و به خواب رفتن
در هنگام ذکر گفتن این است که تصور کنم صدایم در سراسر بدنم بخصوص در دستها و مچ
دستها و پاها و مچ پاهایم ارتعاش پیدا می کند . هنگامیکه توجهم را عمدتا بر این
احساس جز جز در حال ارتعاش متمرکز می کردم راحت تر می توانستم در حال ذکر گفتن به
خواب بروم.یکی از مزیتهای تکینک مذکور این است که ذکر گفتن با صدای بلند از پریشانی
و منحرف شدن ذهن جلوگیری می کند. معمولا ذکر گفتن بی صدا در درون از منحرف شدن ذهن
جلوگیری نمی کند ولی طبق آنچه که من تجربه کردم ذکر گفتن با صدای بلند و با حالتی
ملایم این کار را انجام می دهد.
تکنیک مراقبه
شماره ۶
این تکنیک با قدرت تجسم عمل می کند.پس از اینکه چند
دقیقه را صرف ریلکس کردن بدنم می کردم این احساس را در خود تجسم می کردم که هم اکنون
از سفری خارج از کالبد به کالبد فیزیکی ام بازکشته ام . احساس مذکور احساسی از جز
جز شدن و مور مور شدن در سراسر بدن است مانند مواقعی که موجی از سرما از سراسر بدن
عبور می کند.این احساس را به ویژه با متمرکز کردن توجهم بر احساس جز جز شدن در
دستها و مچ دستها و پاها و مچ پاها یم می توانستم در خود بوجود آورم.دلیل موثر
بودن تکنیک مذکور این است که با بوجود آوردن احساس جز جزی که پس از بازگشت به
کالبد فیزیکی تولید می شود در واقع می توان سطح ارتعاش کالبد فیزیکی را به تدریج
بالا برد تا جائیکه کالبد درونی بتواند کالبد خارجی و غالب ما شود.دکتر مطلب برازنده