پیشگوییهایی دربارة آیندة مبارزان سایکیک
يكشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۸۹، ۰۵:۵۲ ب.ظ
حدود بیست سال پیش در بسیاری از جوامع غربی، علیالخصوص جوامع علمی و خبری
شایعاتی داغ بر سرزبانها بود که خبر از مبارزانی میداد که سلاحشان چیزی
نبود جز توانمندیهای باطنی آنها. اخبار و پیشگوییهایی دربارة
ابرسایکیکها، جاسوسی از طریق افراد سایکیک و قابلیتهای فراروانی آنها،
مشاهده از راه دور، جنگافزارهای فراروانی و کنترل ذهن بوسیلة پدیدههای
فراروانشناسی. بدون شک این مطالب در آن زمان گیجکننده به نظر میرسیدند و
تصور به حقیقت پیوستن چنین نظریاتی که عنوان میشد، وحشتانگیز
بودهاند...
حدود بیست سال پیش در بسیاری از جوامع غربی، علیالخصوص جوامع علمی و خبری
شایعاتی داغ بر سرزبانها بود که خبر از مبارزانی میداد که سلاحشان چیزی
نبود جز توانمندیهای باطنی آنها. اخبار و پیشگوییهایی دربارة
ابرسایکیکها، جاسوسی از طریق افراد سایکیک و قابلیتهای فراروانی آنها،
مشاهده از راه دور، جنگافزارهای فراروانی و کنترل ذهن بوسیلة پدیدههای
فراروانشناسی. بدون شک این مطالب در آن زمان گیجکننده به نظر میرسیدند و
تصور به حقیقت پیوستن چنین نظریاتی که عنوان میشد، وحشتانگیز
بودهاند... اما با همة این اوصاف، امروزه شواهد محکمی وجود دارد که
نشان میدهند این شایعات و پیشگوییها از مرز میان علم واقعی و علم تخیلی
فراتر رفته و بسیاری از آنها که روزی خیالی بیش بنظر نمیرسیدند، به
واقعیت پیوستهاند. هم اینک اخطاری که در آن روشها دربارة خطر بهکارگیری
نیروهای سایکیک داده شده، واقعیت یافته است. «صرف بودجههای کلان، ایجاد
آزمایشگاههای بسیار مجهز، محرمانه شدن تحقیقات، جذب افراد مستعد از سراسر
جهان به مراکز تحقیق در برخی کشورها، اشارات کنترل نشده برخی از رهبران
سیاسی به دانش و ابزار آن، اعترافات برخی از دانشمندان مشهور به واقعیتهای
مربوطه، نشانههایی از آنچه در پشت پرده میگذرد، دارد. بطور مثال چند سال
پیش یکی از دانشمندان برجسته آمریکایی پس از اختلاف نظرهایی که با سازمان
سیا داشت، در مطبوعات آمریکا اعلام کرد که سیا بیش از دویست هزار نفر از
سوژههای سایکیک را در اختیار دارد و در بسیاری از عملیات سیا در سطح جهان
از این افراد به صورت مشورتی یا اجرایی کمک گرفته است». همه و همة این
اطلاعات تأکیدی است بر واقع شدن پیشگوییهایی که دربارة آیندة بهکارگیری
از نتایج تحقیقات فراروانی شدهاند که البته آن پیشگوییها نیز بیانی
بوده از آنچه که عیان است. جنگ ماوراء«دَن مِریوِدِر، ستارة موسیقی
راک، قدرتهای حیرتآور سایکیک خود را کشف نمود. «سفرهای ذهنی خروج از
جسم» او باعث فاش شدن پایگاههای شوروی و آمریکا برای تکوین تسلیحات
مرگبار سایکیک گردید. اکنون روسیه بدنبال اوست. آمریکا یکی از ژنرالهای
سایکیک خود را برای جستجوی او گسیل داشته است. در نظر سوداگران جنگ، او
نهایت یک اسلحة رعبآور است، اما این اسلحه در مخفیگاه عجیب و وحشتناک
منتظر است و برای آیندة دنیا نقشه میکشد».این کلمات قسمتی از تبلیغات
پشت جلد داستان حیرتآوری موسوم به «ستارة آتش» نوشتة «اینگوسوان» است که
اولین جنگ روانی جهان را تعریف کرد. با این که این اولین داستان کوتاه او
بود اما سوان در بازار ادبیات تازه وارد نبود. او بیست و چهار کتاب دیگر
دربارة موضوعات سایکیک و نیروهای ماورائی نوشته است. از این حیث، یقیناً
ستارة آتش داستانی منحصر بفرد است. زیرا این کتاب را یک سایکیک غیرمعمولی
دربارة یک سوپرسایکیک نوشته است. به گفتة خود سوان، این داستان به همان
اندازه که جذاب است، اخطارآمیز هم محسوب میشود.اینگوسوان از نژاد
افراد نادری است که در بیش از یک مورد، صاحب تواناییهای سایکیک هستند. او
نه تنها از قدرتهای فراروانی (در دو شاخه اصلی در علم فراروانشناسی یعنی
ادراک فراحسی و روان جنبشی) بهرهمند است بلکه به علت سابقة علمیاش
میتواند با بیطرفی دربارة قابلیتها و بینش نافذ خود بنویسد و توضیح دهد.
در حقیقت این افکار سوان است که تا این اندازه کتاب ستارة آتش را
مسحورکننده ساخته است. از این نظر شاید بتوان گفت که کتاب او یک داستان
تخیلی نیست، چرا که بر اساس تجربیات وی به عنوان یک سایکیک و یک محقق
سایکیک، نوشته شده است.آیا یک فرد سایکیک تعلیم دیده قادر است ذهن خود
را صدها مایل دورتر از بدنش متمرکز کرده و اسرار پایگاههای نظامی را دیده و
گزارش نماید؟ یا در ذهن طراحان سوقالجیشی دشمن نفوذ کند و یا حتی با
نیروی روان جنبشیاش بتواند رایانههایشان را دستکاری نماید؟ به عقیدة
سوان، اینها امکانات واضحی هستند و پاسخ این سؤالات، موضوع اصلی کتاب
اوست. قهرمان اصلی کتاب یک جاسوس سایکیک است. سوان اشاره میکند که
فراروانشناسان از خود سؤال میکردند که کاربردهای عملی پدیدههای فراروانی
چه میتواند باشد و به همین دلیل نیز فکر این که بتوان افراد سایکیک را
در عملیات مخفیانة جاسوسی به کار گرفت، چندان هم بیهوده نیست. در واقع،
موضوعی که این چنین با حرارت در کتاب ستارة آتش بیان شده، بر مبنای
پژوهشهایی است که سوان شخصاً در عرض چندین سال در مؤسسة تحقیقاتی
استنفورد با آنها سر و کار داشته است.و اما «سوان» چه نظری دربارة کتاب و پیامش دارد؟ در
ماه می سال 1978، هنگامی که سوان برای تبلیغ ستارة آتش به لسآنجلس آمده
بود، با او دربارة کتابش مصاحبهای انجام شد. اینگوسوان که وَجَنات با
هیبتی دارد و غیر از این که فردی سایکیک و هنرمندی برجسته است، شخصیتی جذاب
و صراحتاً بدگمان و حرّاف نیز هست. صراحت لهجة بیمحابای او نیز در تضاد
با صدای آرام و لهجة غربیاش است. اولین سؤالی که پرسیده شد، سؤالی واضح بود. «چه میزان از داستان شما بر اساس تجربیات سایکیک شخص شماست؟» سوان
که گویا منتظر چنین سؤالی بود پاسخ داد: «تقریباً همة آن. البته تنها مورد
تخیلی آن، طرح اصلی، شخصیتها و شدت نیروهای سایکیک آن است. اما در این
کتاب هیچ چیز بدون مدرک و فرضیهای علمی بیان نشده است و برای نوشتن آن به
خوبی تحقیق شده است».البته همچنان که قبلاً اشاره شد، توطئة ستارة آتش
دربارة جنگافزار سایکیک است. این کتاب تنها یک شیوة منحصر بفرد داستانی
نیست، چرا که بسیاری از نظریهپردازان وقایع آینده گمان میکنند که جنگ
بعدی، جنگی سایکیک خواهد بود و حتی دربارة نقشههای جنگی یک چنین رؤیارویی،
سناریوهایی نیز ساخته و پرداختهاند. آیا میتوان با موفقیت، ذهن تحریک
شده را همچون اسلحهای به کار گرفت؟ آیا جاسوسی سایکیک میتواند جای ردا و
خنجر جاسوسی «ماتاهاری»گونه را در طی دو جنگ جهانی بگیرد؟ اینها سؤالاتی
هستند که بسیاری از نویسندگان علمی ـ تخیلی گذشته و نظریهپردازان کنونی
وقایع آینده مطرح میکنند. اما این موضوعات را هیچیک، به اندازة سوان در
داستانهایشان نپروراندهاند.از سوان که مشتاق صحبت دربارة این
احتمالات بود، سؤال شد: «آیا شخصاً فکر میکنید که مبارزات جنگ بعدی در
سطوح سایکیک و نظامی صورت پذیرد؟». سوان توضیح داد: «فکر میکنم هماینک در
مراحل پیشرفتة این جنگ قرار داریم. روند وقایع در طی سال گذشته و پی بردن
به این که شوروی (سابق) نیز مشغول چنین پژوهشهایی است و این حقیقت که
دیگر استفاده از بمبهای نوترونی و اتمی در روی زمین میسر نیست، ما را به
این فکر میاندازد که به جای بناها، بدنها، لشکرها و نابودی آنها، ذهن
آدمی هدف مطلوب خواهد بود.کنترل انسانها از طریق کنترل ذهن، این روزها
بسیار مورد تحقیق قرار گرفته و البته این خود، مرحلهای از تسلیحات سایکیک
است. در حال حاضر حضور افراد استثنائی و سایکیکهای فوقالعاده قدرتمند،
دیگر ضروری است».تشریح این احتمالات از سوی سوان، بیاختیار انسان را
در این اندیشه فرو میبرد که آیا آدمهای عادی کوچه و بازار این اخطارها را
نیز علمی ـ تخیلی تلقی خواهند کرد. اما این تنها سوان نیست که میپندارد
ما به زودی خود را در میان جنگی سایکیک خواهیم یافت. بلکه دیدگاهی تقریباً
مشابه از جانب «دوآن الگین» ارائه شده است. وی که نظریهپرداز وقایع آینده
است، یکی از اعضاء انجمن تحقیقاتی استنفورد و از موفقترین افرادی است که
دارای قدرت مشاهده از راه دور هستند. الگین پیشگویی کرده، از آنجا که
بهنظر میرسد ما همگی صاحب و دارای توانمندیهای فراروانی هستیم، احتمال
میرود تا دهة 1990 جنگ فراروانی داخلی میان صاحب قدرتها نظامی ـ صنعتی
کشورمان و گروهی چریکی از رادیکالهای سایکیک روی دهد. این اشخاص رادیکال
از پدیدههای فوق طبیعی برای ایجاد اختلالات ذهنی در بین فرماندهان برگزیدة
دشمن استفاده خواهند کرد و برای خرابکاری در رایانهها، ماهوارهها و
سیستم سلاحها، نیروهای سایکوکینتیک را به کار خواهند برد. الگین نیز مانند
سوان عقیده دارد که ارتش پیشاپیش اقدام به پژوهشهای محرمانة
فراروانشناسی کرده است.پیشگوییهای الگین با باور کلی داستان ستارة
آتش و نقش احتمالی که قهرمان سایکیک آن در جنگ بزرگ بعدی خواهد داشت،
هماهنگ است. این که پیشگوییهای دو متفکر نظریهپرداز مستقل دربارة آیندة
سایکیک به یک نحو متحول شده باشد، نگرانکننده بهنظر میرسد و همانطور که
سوان توضیح داد: «جنگ هستهای دیگری ممکن نیست. قدرتهای جهانی بسیار در
موازنه قرار داشته و سیستمهای دفاعی بیش از اندازه خودکار شدهاند. حملة
هستهای یکی از کشورها باعث نابودی همه چیز خواهد شد، چرا که اقدامات
تلافیجویانه در پی خواهد داشت. از این رو کاملاً واضح است که قدرتهای
نظامی باید روشهای جنگی جدیدی را ابداع کنند و یکی از این روشها کنترل
ذهن است که مستقیماً به پدیدههای فراروانی ختم میشود».از سوان سؤال شد: «به عقیدة شما کتابتان بیشتر تخیلی است، یا هشداردهنده و پیشبینی کننده؟» پیدا
بود که سوان دربارة این سؤال بسیار اندیشیده بود، لذا چنین استدلال کرد:
«ظاهراً اثری تخیلی است، اما کتابی است که بر اساس تجربیات شخصی نوشته
شده و احتمال وقوع حوادث آن زیاد است. منظورم این نیست که جنگی سایکیک نظیر
آنچه در کتاب گفته شده رخ خواهد داد. احتمالاً اینگونه نخواهد شد. به
عنوان مثال، دَن مریودر که یک سوپرسایکیک است، از نیروهای فوقالعادهای
به عنوان یک فرد برخوردارست اما شواهدی وجود دارد که در آینده، گروهی از
افراد سایکیک تشکیل خواهند شد که وقتی با یکدیگر کار کنند به مثابه همان
نیروی سوپرسایکیک خواهند بود. ما شواهدی بر تأیید این فرضیه در دست داریم
که وقتی عدهای افراد سایکیک با یکدیگر و گروهی به کار میپردازند، مجموع
انرژیهای فراروانی آنها و نتایج حاصله، بیش از نتایج کار به صورت فردی
است. اگر زمانی موفق به یافتن روش تعلیم پدیدههای فراروانشناسی شویم،
باید انتظار داشته باشیم که یک فرد تعلیم یافته بتواند کارهای بزرگی انجام
دهد. اما آنچه امیدوار به یافتن آن هستیم یک ابرسایکیک واقعی است که آن هم
گروهی از افرادی است که با یکدیگر کار میکنند».برای هر فرد
منطقگرایی، بعید به نظر میرسد که علیرغم وجود پدیدههای فراروانشناسی،
این پدیدهها آن چنان مهار بشوند که ارتش بتواند در جنگ آتی، روی استفاده
از آنها حساب کند. بسیاری از فراروانشناسان، هرگز به شواهدی تجربی
برنخوردهاند که توانمندیهای سایکیک برای منافع عملی مورد استفاده قرار
گرفته باشند، مگر در موارد نادر و تحت شرایطی بسیار مناسب. اما یک
نظریهپرداز، به هیچ وجه نمیتواند این احتمال را رد کند که روزی ممکن است
نیروهای یک ابرسایکیک به گونهای متحول شود که از هر آنچه سابقاً دیده شده
فراتر رود، و یا عدهای از محققین آینده بتوانند راهی برای مهار مؤثر
پدیدههای مافوق طبیعی به دست آورند.منبع: تحقیقات علوم باطنی____________________________________________صدها پاسخ را به طور دقیق در ذهن خود جای دهیدنرم افزار تقویت امواج مغز فوق العادهتله پاتی نیروی ناشناختهموجودات
فضاییجادوی
سلیمانافکار دیگران را بخوانیداحضار ارواح در 6 دقیقهموجودات فضاییدی وی دی مستند نیروهای ناشناخته ی زمینسفر به ماورا الطبیعه (روح و جن) دنیای نامرئیکتاب خواب (علوم پایه واختلالات)هتل ارواحمافوق انسان تکنولوژی فکرآموزش هنرهای رزمی بروسلیجهان پس از انسانآموزش مدتیشنپیش بینی نستر اداموسمجموعه ای اعجاب انگیز +کتابچگونه 101 سال عمر کنیدادامه...