احساس را ،ملکه ذهن خویش سازید

احساس را ،ملکه ذهن خویش سازید ای جوینده خوشبختی،ای عزیز،خود را به دست عمیق ترین عواطف احساسی بسپار. تا احساسات درونی در زندگی شما جاری شود.نگرشی داشته باش بدون پیش داوری. در اوج این احساس،حقیقت خود را دریاب. با این حرف که من قادر نیستم، خود را دست کم نگیر. قانون ما بشما میگوید: نگو من نمی توانم. شما فکر میکنید با جهان واقع باید،در تماس باشید؟ جهان واقع یکصد میلیارد کهکشان با 2 میلیارد سال نوری فاصله با ماست.در این عظمت خداوندی شما چه می توانید بکنید؟ فقط در اوج تخیل و خلاقیت میتوانید، به دنیاهای نا شناخته راه پیدا کنید. باید با جهان تصورات و احساسات زندگی کنید. چون بسیاری از واقعیات جهان از تخیلات دیگران حاصل شده اند. زندگی در احساس شما ساخته میشود. پس ارباب زندگی خود باشید. و هرگز اسارت را نپذیرید. در همین لحظه که این مقاله را می خوانید،به درون خویش پناه ببرید. براحتی می بینید، در محاصره رویا های خود هستید...........! همین ها هستند که در آینده شما را تحت تاثیر قرار میدهد.تخیلاتتان ستونهای محکمی هستند که جهان بینی تان را شکل میدهند. و بشما زیبایی می بخشند. وقتی احساس ،ملکه ذهن شما شد، دیگر از آن بیرون نمی آید. این هنر زندگی است. این نیرو از شخصیت نشا ت میگیرد.با نظم و تناسب به احساسات زیبای خود جان بدمید. این کلید موفقیت شماست. که به دنیاهای جدید راه پیدا میکنید. این نگرش ها را توسعه دهید. سر انجام می آموزید که به رویاهایتان هدف بدهید.راما راشا ، هدایت گرمن......! تمرین نگاه کردن و صحبت کردن با افزایش قدرت قوای ذهنی می توانیم، تاثیر زیادی در نگاه کردن، و جلوگیری از تنش و لرزش دست و پا داشته باشیم. نگاه خود را، به نقطه الفاکتور (چشم سوم) وسط دو ابروی کسی متمرکز کنید. همراه این عمل ذهن خود را هم بر اندیشه مورد نظر تمرکز دهید. این اساسی ترین عمل، هیپنوتیزم کردن افراد است. در این کار شما، با اراده خویش نیروی روانی هم تولید می کنید. با توجه به اینکه، همه افراد اشعه بیولوژیکی ( جسمانی) خاصی، در اطراف خود منتشر می کنند، ما نباید از 2 متری سوژه بیشتر دور شویم. در هنگام سخنرانی، باید،ذهن و احساس را طوری هماهنگ کنید که، ماهیچه های چهره شما حداقل چندین حالت هیجانی را نشان دهد. قدرت نفوذ کلام شما در افراد، زیاد می شود. هرگز هدف و شگرد خود را فاش نکنید.سعی کنید صدای شما، دلنواز و آرامبخش شود. آنچه سخن را بدیع  و زیبا می کند، همان ظرافت های خاصی است که شخص هنگام بیان جملات  به سخنان خود می دهد. این را بدانید که، ذهن و احساس اگر هماهنگ شوند، کسی در مقابل شما نمی تواند مقاومت کند . این نشانه پیروزی شماست.. آزاد سازی انرژی کندالینی، در لبه خورشید طلایی هزاران کهکشانها با حرارت های بسیار وحشت ناکی در حال چرخش بودند . طوفانی بود از حرارت و آتش، که در جهت خلاف عقربه های ساعت، حرکت میکردند. ستارگان کوچک اطراف باهم برخورد میکردند.و گاهی هم، نور افشانی داشتند. من در لبه خورشید آن چنان در گردش بودم، که احساس میکردم منهم یک خورشید هستم. ولی این حرارت در من زیاد اثری نداشت. به همین دلیل در تعجب وحیرانی و سرگردانی بسر می بردم. ناگهان از لبه خورشید به فضای دور دستی پرتاب شدم. با این همه سرعت و حرارت، باز هم خودم را در لبه خورشید میدیدم. با نگرانی فریاد زدم من آزاد شدم ...من آزاد شدم.و در فضای لایتناهی، همانند عقابی پرواز میکردم. کم کم فضای اطرافم سرد میشد. ولی گردو غباری غلیظ همه جا را پوشانده بود. هر چه از خورشید فاصله میگرفتم ، غلظت گردو غبار کمتر میشد. به فضای آبی رنگ آرامی رسیدم. دیگر همه چیز به پایان رسیده بود. با آرامش روی یک قله بلندی روی زمین نشستم. احساس گرسنگی و تشنگی، شدیدی داشتم. به همین دلیل برای یک صید جانانه با چشمان تیزو باز با دقت تمام، به پائین قله سقوط کردم..لحظه آزاد سازی انرژی کندالینی عطر گل های صحرایی بر امواج دل پریشانم نور افشانی می کرد.سرود رویش آنها زمین را به رقص آورده بود. راز این معما را از که باید پرسید؟ بوی اسرار آمیز گلها، صحرا را به هیجان در آورده بود.نور خورشید در اوج زیبایی مژده به شکوفه ها میداد. چمن در حسرت گل ها اشک می ریخت. و زیر پایم فریاد می کشید.آسمان آبی در حسرت این دیدار وا مانده بود. در سرزمین سبزآزاد، چقدر انسان راحت است. غریبانه در روی چمن سجده کردم. این تفسیری بود از آزاد سازی انرژی کندالینی . شاید زمین رنج مرا نفهمد. باد رقص مستانه گل ها را تماشا میکرد.در راز خلوت صحرا زمین را بوسیدم. بوی خاک و چمن حواسم را پرت کرد. حس پرواز در من بیدار شد.باد با بوی خوش هر لحظه مرامدهوش میکرد. گل ها در حال روئیدن بهم بوسه میدادند. در دریایی از رویا فرو رفتم.رمز این معما را که میداند؟ لحظه ای غرورم را شکستم. پنهان از همه نگاه هاقطره های اشک را از گونه هایم پاک کردم. قطر ه خود صد افسانه دارد.رقص زیبای زنبور های عسل و پروانه های مست مرا گیج کرده بود.این چه نیرویی است که به خاک زندگی می بخشد.کاش می شد با رقص پروانه هماهنگ می شدم و در عشق این عطر افکنی زمین ، من هم بال می زدم......باکائنات هماهنگ شوید می خواهید مکاشفات معنوی را تجربه کنید، با طبیعت هماهنگ شوید.........طبیعت ماه و خورشید ، ستاره ها جنگل و دریا نیست... به درون آنها نفوذ کنید.رموز آنها را دریابید. با آنها سخن بگوئید. با کشف رمز آنها به سیاحت کیهانی بپردازید. فارغ از زمان و مکان به سفر خود ادامه دهید. بیاموزید که چگونه باید شاد باشید.....با آهنگ و نسیم نوازشگر،بر فراز امواج هزاران اتم روح پرواز کنید. از بی خردی که فریاد می زند،بگریزید. به  سرزمین رویا ها پناه ببرید. نفسی تازه کنید. و در کمال هوشیاری به مردم خدمت کنید. از سرو صدای حرف های مسخره نهراسید. ما هرگز وعده های پوچ به دوستان خود نمی دهیم .ما در باره جهان سخن می گوئیم. سود جویان شاید چیزی نفهمند. اگر می خواهید لبریز ازتکبر و پوچی باشد، در تشریفات ظاهری باقی بمانید. و اگر خواستید در جایگاه انسانیت قرار بگیرید ، با ما همسفر شوید..از درون بخواهید.و به همه انسان ها محبت کنید. تا کائنات با شما همسو شود.جهان یک فکر است جهانی که شما در آن زندگی می کنید، یک رویا است.همه چیز جز سایه و انعکاس چیز دیگری نیستند. اگر به خودت متکی باشی ، دیگر به کتاب و معلم نیاز نداری.یعنی از هر راهی که بخواهی به مقصود برسی باید خودت اقدام کنی . هیچکس نمی تواند به شما بگوید بکجا باید بروی........!!! یک ریتم مرموزی ما را به حرکت درمی آورد.و بخوبی درمی یابی که همه چیز در این دنیا ممکن است......حرفهایت را به خاطر انسانیت شروع کن. نه بخاطر اینکه شنوندگان، بشما ارج و منزلت ببخشند....زندگی بیشتر از آن نیست که هم اکنون در اختیار داری....هیاهو راه نینداز . در دامن سکوت قدرت بدست آور. زیرا قدرت درون توست....با فضیلت باش تا سفیر روح باشی.برای این کار باید نترس و شجاع باشی وگرنه هیچ ضمانتی وجود ندارد.پس در تشریفات ظاهری غرق نشو. برای دست یابی به هدف خویش آزاد هستی ،هر روشی را انتخاب کنید.تمرکز فکر با تمرین تصویر ذهنی بسیاری از هیپنوتیزم کاران بزرگ جهان ،این تمرین را یک تمرین،پایه ای و اصلی برای ایجاد قدرت  و نفوذ روانی میدانند......شما شخصی را سوژه قرار دهید. کسی را که دوست دارید، و به آن علاقه مند هستید. تمام مشخصات او را در ذهن تصویر سازی کنید.شاید در ابتدای تمرین نتوانید،او را بخوبی در ذهن خود مشاهده کنید. چون تصویر،بصورت سیال دائما" در حال تغییر است. سعی کنید به آن تداوم ببخشید. تا تصویر شخص واقعی تر در ذهنتان مجسم شود. اگر تصویر بطور کامل و زنده در ذهنتان ظاهر شد،این تصویر کامل را حداقل یکی دو دقیقه ثابت نگه دارید.این تمرین باعث تمرکز قوای شدید شده و یک روش بسیار عالی در پرورش ذهنی و روحی قلمداد میشود. این تمرین را هیپنوتیزم کاران بر جسته هر روز انجام میدهند. از آن ساده نگذرید.....  اگر در این تمرین به موفقیت دست یابید،آنگاه متوجه میشوید،حقایق تمرکز فکری یعنی چه.........!!!منبع: مرکز تخصصی هیپنوتیزم آتا