آوای شفابخش
دوشنبه, ۲ اسفند ۱۳۸۹، ۰۳:۳۹ ب.ظ
همانطور که اغلب ما میدانیم
همه چیز در خلقت موسیقی خودش را خلق میکند و ارتعاشات آن بر کل هستی اثر میگذارد،
هرچند تأثیراتش کمتر از آن چیزی باشد که شنیده یا احساس میشود.
در هر حال تمام اصواتی که میشنویم
و یا نمیشنویم طنینی در ما ایجاد میکنند که میتوانند الگوهای ارتعاشی ما را
تغییر دهند. بعضی از آنها عملکرد هماهنگ ما را ناموزون میکنند و برخی دیگر ما را
با نیروی حیاتی که در درونیترین هسته هر چیز است، نزدیک میکنند و انرژیهای ما
را با هستی هماهنگ میسازند. روانشناسان می گویند اگر شما آواهایی خیلی می شنوید
که شما را خطاب قرارمی دهند نگران نشوید زیرا امری شایع و طبیعی است.
پژوهشگران دانشگاهمنچستر می گویند بر خلاف این باور قدیمی شنیدن
صدای خیالی در سر نشانه ای از بیماری روانی نیست
بد نیست بدانیم تمام سلولها
و اعضای بدن ما هم به طور دائم در ارتعاشاند و هر عضو با فرکانس مخصوص خودش صوتی
را ایجاد میکند که با یکدیگر ترکیب شده، آهنگ ویژة کل بدن را بوجود میآورد. در
بدن سالم این اصوات، همساز، هماهنگ و موزوناند ولی وقتی عضوی دچار بیماری میشود
نتهای آن عضو نامیزان شده و همسازی آن بهم میخورد. به هرحال آگاهی به این اصل که
اساس بدن ما، شبکهای ازاصوات است، کشف بزرگی بهحساب میآید که البته باید
یادآوری کنم این کشف یعنی آخرین یافتههای علمی در این مورد همان اندیشه و دانش
بزرگان، خردمندان و روشنبینان قدیم را تأیید میکند.
اگر به تاریخ رجوع کنیم میببینیم
که درتمام دوران، موسیقی و طبابت با یکدیگر پیوند داشتهاند و در برخی ادیان و
فرهنگهای کهن از ریتم طبلها، نواختن زنگها، خواندن ذکرها و سرودها و دعاهای
مذهبی یا آیینی برای دفع ارواح شرور و خروج امراض از کالبد بیماران استفاده میشده
است.
در کتاب مقدس میببینیم
که موسیقی بخش عمدهای از زندگی مردم را تشکیل میداده و منبع قدرت و شفای آنها
محسوب میشده است. در میان بزرگان هم برای نمونه حضرت زرتشت با کلام مقدس و خواندن
اوراد و ادعیه با صوتی خوشآهنگ مریضها را بهخصوص بیماران صرعی، پوستی، چشمی و
افلیجان را شفا میداده است (...) در مصر و بینالنهرین موسیقی و شفا با معابد و
مراسم مذهبی همراه بود و در یونان برای تنظیم هارمونی عناصر بدن استفاده میشد.
رومیها هم به نیروی شفابخش موسیقی معتقد بودند و از آن برای درمان طاعون، مارگزیدگی،
بیخوابی، بیماریهای روانی و جنون استفاده میکردند. درایران و چین و هند باستان
نیز اصوات و موسیقیهای بهخصوصی را شفابخش و مرتبط با روح انسان میدانستند و از
آن برای تعادل، ارتقاء آگاهی وسلامت ذهن و بدن استفاده میکردند.
امروزه آزمایشات و
تحقیقات علمی هم ثابت کردهاند که اصوات و موسیقی اثرات گوناگونی بر فیزیولوژی میگذارند.
مثلاً اخیراً اثرات اصواتی بهخصوص، در دانشگاه اوهایو بر روی سلولهای سرطانی که
در آزمایشگاه کشت شده بودند، آزمایش شده است. نتایج بدست آمده شگفتآور بوده، آن
اصوات میزان رشد سلولهای سرطانی را به شکلی آشکار کاهش داده بودند. همچنین
تحقیقات نشان دادهاند که اصوات و انواع ریتمهای موسیقی، اثرات مختلفی روی واکنشهای
روانی، ضربان نبض، تنفس، فشارخون، امواج مغزی، قابلیت هدایت الکتریسته پوست،
ترشحات معده، انقباضات عضلانی، اتساع مردمک چشم و ... دارد. یافتههای تعداد
بسیاری از مطالعات تحقیقاتی آشکار کردهاند که پخش موسیقی هماهنگ و آرامشبخش،
مصرف اکسیژن و میزان متابولیسم را کاهش داده و لزوم تجویز داروهای مسکن و آرامبخش
را بیش از30 درصد پایین میآورد. درحال حاضر در بخش زایمان مرکز پزشکی دانشگاه
کانزاس بهطور منظم از موسیقی استفاده میشود و باعث شده که مقدار کاربرد داروهای
بیهوشی کاهش پیدا کند و طول مدت دردهای زایمان کوتاه
شود.
طبق نظر متخصصین و محققین در این
زمینه، دانش بکارگیری اصواتی بخصوص میتواند نتایج درمانی قابل توجهای را بدست
آورد. برهمین اساس نظریهها، سیستمها و روشهای مختلفی برای درمان بیماریها از
طریق موسیقی و اصوات در دنیا ابداع شده است.
مثلاً دریک نوع آن دستگاههای
الکترونیک پخشکننده امواج صوتی بهکار میرود. امواج حاصل از این دستگاه فرکانسهای
نامطلوب مولد بیماری را از بین میبرد و در یک روش دیگر که ریشه در طب کهن هند
دارد، از الگوهای صوتی آغازین طبیعت استفاده میشود و مدعی است که تأثیرات مثبتی
بر بدن و ذهن میگذارد. یا یک سری اصوات هستند که برای هدایت نیروی حیاتی چی
استفاده میشود و ریشة آن به طب قدیم چین برمیگردد و اعتقاد بر این است که این
اصوات بخصوص هر کدام بر روی عضو خاصی از بدن تأثیر میگذارد.
یک روانشناس انگلیسی به نام «پال نیوهام» هم روشی را
ابداع کرده که از ترکیب آواز و برخی اصوات به معالجه و درمان بیماریهای مراجعین
خود میپردازد. بیماران از این طریق روح و روان خود را بهوسیله عمق صدای وجود
خویش که ازطریق تحقیرشدنها، مصائب، درگیریها و شکستهای زندگی به فراموشی سپرده
شدهاند، احیاء میکنند. همچنین موسیقیهای هماهنگی که بر اساس ریتم طبیعت تنظیم
شدهاند و اثرات تعادلبخش و احیاءکننده بر سلامتی ما میگذارند.
گذشته از آنچه گفته شد، نباید فراموش کرد که
پرقدرت ترین و مجربترین
روشی که برای بهرهگیری از تأثیرات مثبت و شفابخش اصوات خاص وجود
دارد استفاده درست از اسماء الهی است. توضیحات مختلفی برای چگونگی اثرگذاری این
اصوات استثنایی بیان شده است از جمله اینکه این ذکرها حامل ارتعاشات صوتی و انرژی
معینی هستند که قصد و عمل مؤثرشان تغذیه روح ماست.
همانطور که میدانید
پیروان هر آیین و مذهبی در سراسر دنیا با خواندن اوراد و اسماء الهی، همدلی و
همبستگی خود با یکدیگر و رابطهشان را با خدای خود آشکار میکنند
و از این طریق به تزکیه، انرژى گرفتن و قدرت بخشیدن به جسم، ذهن و روح خود کمک
مىکنند. این روش راه مؤثری براى کاهش ترس و اضطراب است و انرژیهای
منفى را از بین میبرد. همچنین مراکز انرژی ما
را پاکسازى میکند و به هماهنگى سیستم انرژى در سرتاسر بدنمان
کمک مینماید.
البته تمام اصواتی هم که در طبیعت وجود
دارند، ارتعاشاتی موزون ایجاد میکنند و از این طریق ما را با بزرگترین
سمفونی خلقت هماهنگ میسازند. صداهایی همچون
ریزش باران، وزش باد، صدای رودخانه و نغمة پرندگان ...
آیا صداهای طبیعت و آواز پرندگان همان اسماء الهی
نیست. همانطور که خداوند میفرماید:
«همة آنچه در آسمانها
و زمیناند تسبیحگوی خداوند هستند.»
در این صورت راه دوم بهرهگیری
از برکات نامهای خداوند که عالیترین
مانتراها محسوب میشوند (پس از ذکر اسماء الهی) دریافت این اسماء
مقدس از دل اصوات طبیعی است. روانشناسان می گویند اگر شما آواهایی خیلی می شنوید
که شما را خطاب قرارمی دهند نگران نشوید زیرا امری شایع و طبیعی است.
پژوهشگران دانشگاهمنچستر می گویند بر خلاف این باور قدیمی شنیدن
صدای خیالی در سر نشانه ای از بیماری روانی نیست در واقع بسیاری
از کسانی که چنینآواهایی را می شنوند در جستجوی درمان بر نمی ایند و می
گویند این صداهاتاثیر مثبتی در زندگیشون داشته واحساس آرامش یا الهام می
کنند تفاوت های فردیآیلیشکپیل پژوهشگر روانشناسی در این
باره می گوید :ما می دانیم که بسیاری ازمردم آواهی خیالی می شنوندولی
هرگز درصدد مراجعه به متخصصان بهداشت روانیبر نمی آیند.برخی از کسانی که چنین صداهایی را شنیده اند می گویند که انگارکسی شما را صدا کرده است برخی از مردم همچنین می گویند هنگامی چنین صداهایی را می شنوید که گویی افکاری از خارج وارد سرشان می شود پژوهشگراندانشگاه
منچستر می خواهند در این باره تحقیق کنند که چرا برخی از مردم بادیدی
مثبت به این آواها مینگرنند و برخی دیگر وحشت زده شده و در جستجویکمک بر می
آیند خانم کمپیل می گوید: به نظر نمی رسد که شنیدنچنین
آواهایی به خودی خود مشکل ساز باشد آن چه مهم به نظر می رسد چگونگیتلقی
افراد از این صداها استوی می گوید عواملی چون تجارب زندگی و اعتقادات ممکن است و در این امر موثر است مضمون آواها
اینروانشناس می گوید که اگر فردی در حال رویارویی با یک ضربه روانی باشد
یا خودش را آسیب پذیر یا در معرض پرخاشجویی دیگران بیابد ممکن
است اینآواها را مخرب خصوصت آمیز و غلبه گر بیابد در همین حال وی می گوید
کهکسانی که تجارب مثبت بیشتری در زنگی داشته اند و بینش بهتری نسبت به
خودو دیگران داشته اند بیشتر از این آواها استقبال می کنند تحقیقات پیشین نشان می دهند اغلب کسانی که چنین آواهایی می شنیدند کودکی دهشت باری داشته اند دکترکمپبل
هشدار می دهد گاهی فرد تصور میکند که شنیدن این صداها نشانهبیماری روانی
است و از صحبت کردن در این باره با دیگران خودداری میکنند که در این
صورت بیشتر نگران خواهند شدپروفسور ماریوس روم مدیرموسسه ای به نام
ندای درونی می گوید: به دلیل سو تفاهم و وحشتی که درجامعه و مفاهیم
روانپزشکی درباره شنیدن آواهای درونی وجود دارد مردمعموما از آن به
عنوان نشانه ای از بیماری یاد میکنند که باید از شر آنخلاص بشوند و به این
ترتیب محتوا و معنای تجربه این آوا کمتر مورد بحثقرار گرفته می
شود وی می گوید تحقیقات آن ها نشان می دهد 70٪ کسانیکه این صداها را
شنیده اند گفته اند که یک رخداد دهشت زا را در زندگیشان تجربه کرده
اند که زمینه ساز پدیداری این آواها شده اند به این ترتیبوی معتقد است
گفتمان درباره این آواها و برجستگی پیامی که برای فرد درخود نهفته است از
اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و می تواند از اضطراب و انزوای فرد بکاهد.