دنیای ماوراء الطبیعه

عرفان ، فراروان ، متافیزیک ، ارواح، طب گیاهی و...

دنیای ماوراء الطبیعه

عرفان ، فراروان ، متافیزیک ، ارواح، طب گیاهی و...

پیوندها

معرفی مرکز جهانی ZX- ضمیمه اول

جمعه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۱، ۰۱:۰۶ ب.ظ
شناخته‏ شده ‏ترین پدیده‏هایی که تاکنون به صورت آزمایشی در زمینه‏ی انرژی‏ زایی و رشته‏های مشابه آن مشاهده شده، آزمایشاتی است که توسط گروه‏هایی از کارورزان باطنی یا سایر افراد مستعدی که توانایی مادرزادی داشته‏اند، به صورت سیستماتیک، در کشورهای مختلف صورت گرفته است. در این گفتار سه گروه از شاخص‏ترین این جریانات را مورد اشاره قرار می‏دهیم.  در این متن، از سه گروه مذکور با علامت اختصاری )قراردادی( ZX، VX و  WXنام می‏بریم. هر یک از این سه گروه انرژی‏زایی در یکی از مناطق جهان فعالیت دارند و هر کدام دارای چندین شاخه می‏باشند.  WXدر آمریکا و آمریکای جنوبی، VX و ZX در آسیا.  در یک مقایسه‏ی کلی میان این سه گروه انرژی‏زایی می‏توان گفت که گروه  WXاز نظر تعداد و تنوع پدیده‏ها بر دو گروه دیگر برتری دارد.  VXبیش‏تر بر شفابخشی و درمان متمرکز است. از نظر کیفیت و قدرت پدیده‏ها ZX بر دو گروه دیگر برتری دارد، اما تاکنون در آن به فعالیت‏های شفابخشی پرداخته نشده است. همچنین منسجم‏ترین ساختار به گروه WX تعلق دارد. فعالیت هر سه گروه به اندازه‏های مختلف، ناآشکار می‏باشد و تعهد ناشناختگی همچون همه‏ی جریان‏های اسرارگرا در مورد این سه جریان هم )به نسبت‏های مختلف( وجود دارد. به همین دلیل اطلاعات ضد و نقیضی درباره‏ی فعالیت‏های آنان در دست است. بنابراین از میان حرف‏های مختلفی که در این باره وجود دارد تنها به آن دسته از مطالبی اشاره می‏کنیم که از طریق منابع موثق دریافت شده است. ابتدا به ××× (1) مرکز تحقیقات و مطالعات انرژی‏زایی - روح‏زایی در نظر دارد در آینده )در صورت امکان( به معرفی دو گروه دیگر نیز بپردازد. ×××ZX می‏پردازیم. بعضی از آزمایشات و تمریناتی که در مرکز انرژی‏زایی ZX، به صورت کنترل شده و تحت قواعد ایمنی‏سازی انجام می‏شود عبارتند از:  1 - تبدیل دانه به جوانه )در زمان کوتاه(  2 - تبدیل تخم به جوجه )در زمان کوتاه(  3 - توقف ضربان قلب )این تمرین و تمرینات، با سوژه‏های حیوانی انجام  می‏شوند(  4 - اختلال در فعالیت مغز یا توقف آن  5 - اختلال یا توقف فعالیت سایر قسمت‏های سیستم عصبی و هورمونی و سایر قسمت‏های بدن  6 - اختلال در آگاهی و حافظه )اختلالات شعوری(  7 - انتقال فکر و انتقال اراده  8 - انتقال خواب  9 - تبادل انرژی از طریق رؤیاها  10 - تهاجم روانی  11 - تخلیه‏ی انرژی  12 - انتقال انرژی  در ZX تمرینات انرژی‏زایی یا تحت شرایط کنترل شده و با نظارت دقیق مربی صورت می‏گیرد و یا به خود شخص واگذار می‏شود که هرگاه فرصت مناسبی را برای تمرین کردن به دست آورد، به انجام تمرین متناسب با آن بپردازد. این واگذاری با توجه به تدابیری است که در ZX به عمل آمده تا از هر گونه سوء استفاده‏ی احتمالی و تجاوز به حقوق دیگران جلوگیری شود. بنابراین تمرینات روزمره تحت قواعد کاملاً معینی قابل انجام است. در دل همین تجارب کنترل نشده و روزمره‏ی کارورزان است که در ذکر تمرینات تکراری )بعضاً خسته‏کننده( گاهی خاطراتی به‏یاد ماندنی رخ می‏دهد که افراد جز برای مربی خود، مجاز به فاش ساختن آن نیستند مگر آن که این موضوع با اجازه‏ی مربی مربوطه باشد. احتمالاً مجموعه‏ی خاطرات این کارورزان حجم زیادی را شامل می‏شود زیرا هر یک از کارورزان به طور معمول دارای صدها و شاید هزاران تجربه‏ی ناموفق و موفق است. طبق برنامه، کارورزان بیش‏تر این خاطرات را ثبت می‏کنند. بعد از هماهنگی‏هایی که به عمل آوردیم اجازه پیدا کردیم که به تعداد کمی از این تجارب روزمره‏ی کارورزان (ZX) دسترسی پیدا کنیم که به ذکر آن‏ها می‏پردازیم. سعی کردیم از هر یک از شاخه‏های تمرینات مستقیم انرژی‏زایی حداقل یک خاطره‏ی »قابل ارائه« را پیدا و ذکر کنیم.        نمونه‏هایی از آزمایشات انرژی‏زایی در ZX    خاطره اول: آزمایش کنترل خواب و خواب بستن    یکی از قسمت‏های تمرین خواب‏های از راه دور این طور بود که باید سوژه را در خواب بسیار عمیق قرار دهیم و امکان بیدار شدن او را سلب کنیم. به طوری که سوژه تحت هیچ شرایطی نتواند بدون فرمان عامل از خواب عمیق بیدار شود. همراه با مربی‏ام در مینی‏بوس شهری نشسته بودیم و او در حال تعیین سوژه‏های تمرینی برای من بود. در چند موردی که برایم مشخص کرد نتوانستم نتیجه‏ی موفقی را نشان بدهم، شاید به این دلیل که او با تبحری که در این کار داشت سخت‏ترین سوژه‏ها را که به آن »روان عایق« می‏گفتیم انتخاب می‏کرد. اما بالاخره در یکی از سوژه‏ها توانستم به نتیجه‏ی نهایی برسم. ما در عقب مینی‏بوس نشسته بودیم. او یک نفر را در جلوی مینی‏بوس به من نشان داد تا به عنوان سوژه‏ی تمرینی روی آن کار کنم. فشار خیلی زیادی به خودم آوردم و آن شخص در خواب بسیار عمیقی فرو رفت. با صدای بلند، خروپف می‏کرد. به مقصد رسیدیم و همه پیاده شدند اما او همچنان خروپف می‏کرد. من نباید می‏گذاشتم بیدار شود. مربی‏ام به همراه راننده‏ی مینی‏بوس شروع کردند به بیدار کردنش. داد می‏زدند، تکانش می‏دادند اما فایده‏ای نداشت. اگر نفس کشیدن و خروپفش نبود، می‏شد با اطمینان گفت که مرده است. بعد از مدتی مربی‏ام که خودش برای بیدار کردن آن شخص تلاش می‏کرد و در واقع نتیجه‏ی تمرین مرا ارزیابی می‏کرد به من اشاره داد که بیدارش کنم و من هم فرمان‏های ذهنی بیداری را ارسال کردم. او خیلی زود بلند شد اما حالت کسی را داشت که مفهوم زمان و مکان را از دست داده است. با شک و تردید به من نگاه می‏کرد. شاید چیزی را فهمیده بود.    خاطره دوم: آزمایش شفابخشی در شرایط اضطراری××× (1) در ZX اجرای تمرینات شفابخشی به ندرت و تنها در شرایط اضطراری و حاد ممکن است صورت گیرد. ×××    چند ماهی بود که در خانه‏ی مربی‏ام زندگی می‏کردم. یکی از دخترهای همسایه مربی‏مان ظاهراً علاقه‏ی زیادی نشان می‏داد که با من ارتباط داشته باشد. من هم شدیداً به او علاقه‏مند شدم، اما برای من چنین ارتباطی غیرمجاز محسوب می‏شد. مربی‏ام متوجه این موضوع شده بود بنابراین صریحاً به من دستور داد که این شخص را نادیده بگیرم، چون این احساس هوس است و به زودی از سرم می‏پرد. اما من واقعاً فکر می‏کردم عاشق شده‏ام. از شرح ماجرای این موضوع می‏گذرم اما نتیجه این تجربه، چیز دیگری بود.  بعد از مدتی آن دختر به اصطلاح برایم ضرب‏العجل تعیین کرد و گفت همین امشب باید جوابم را بدهی. با مربی‏ام در میان گذاشتم، او قاطعانه گفت که جواب رد بده. شب همدیگر را دیدیم و من با صراحت به او جواب رد دادم. او گفت اگر این طور باشد خودش را می‏کشد و من سعی کردم او را از این فکر منصرف کنم چون آدم خیلی لجوجی بود و این طور به نظر می‏رسید که حرفش حرف است. از قرار معلوم برای همیشه خداحافظی کردیم. حدود نیم ساعت تا چهل دقیقه‏ی بعد، از خانه‏ی آن‏ها صدای جیغ و فریاد شنیدیم. دیواری که بین دو تا خانه بود خیلی عریض نبود و صدای آن‏ها به گوش می‏رسید. صداها حاکی از آن بود که او از حال رفته و خواهرش برای مادرش توضیح می‏داد که او پنجاه عدد قرص××× (2) طبق دانش پزشکی چند عدد از این قرص‏ها هم می‏تواند شخصی را بکشد. ××× خورده است، هر چه هم از خودش سؤال می‏کردند صدایی نمی‏آمد که نشان دهد جواب می‏دهد. داشتند حاضرش می‏کردند که به بیمارستان ببرند. مربی‏ام هم در اتاق بود و صداها را با خونسردی و آرامش می‏شنید. او گفت چون ما مسبب این کار بوده‏ایم و در آن دخالت داشته‏ایم پس باید کاری بکنیم. یکی دیگر از کارورزان هم آن‏جا بود. قرار شد یک جلسه انرژی‏زایی، از راه دور روی آن کار شود. فوراً جلسه‏ی انتقال انرژی شروع شد. آن‏ها فرستاده بودند پدر دختر بیاید. اما قبل از رسیدن پدرش حالش خوب شد به شکلی که حتی از رفتن به بیمارستان منصرف شدند. چند روز بعد هم یکی دو بار دیگر باز هم آن دختر پیغام داد که اگر فلان نشود، خودکشی می‏کند و مربی‏ام با بی‏اهمیتی گفت دیگر هر کاری بکند به تو ارتباطی ندارد.  بعد از چند هفته‏ای فهمیدم که موضوع واقعاً هوس بوده چون خیلی زود تمام آن به اصطلاح محبت به نفرت تبدیل شده بود. بعداً هم این خانم پیغام عجیبی برایم فرستاد مبنی بر این‏که هر بلایی که به سر دوست پسرش بیاید )منظورش کتک‏کاری و این‏ها بود( آن را از چشم من و فلانی )مربی‏ام( می‏داند و حسابمان را می‏رسد.    خاطره سوم: آزمایش انرژی‏زایی تخریبی    تأثیرگذاری به روی تعدادی سوژه‏ی حیوانی، توقف ضربان )قلب و مغز( و جریان خون آن‏ها، تمرینی بود که می‏بایست طی یک مقطع چند ماهه بر آن متمرکز می‏شدم. بعد از این‏که در جستجو برای سوژه‏های حیوانی که بتوانم کار تأثیرگذاری را به روی آن‏ها انجام دهم به نتیجه‏ی مشخصی نرسیدم، تصمیم گرفتم که به روی تعدادی مرغ و خروس که مربوط به برادرم بود، تمرینات را اجرا کنم. از نظر هماهنگی ارتعاشی در وضعیت مناسبی بودم. حدود ده تا از مرغ و خروس‏ها را به عنوان موضوع تمرین انتخاب کردم. تمرینات چند هفته‏ای طول کشید و نتیجه موفقیت آمیز بود. تقریباً هر سه روز یکی از آن‏ها می‏مرد. کار به خوبی پیش می‏رفت و اشکال اصلی آن در این بود که همه‏ی آن‏ها از طریق توقف ضربان قلب نمردند. شاید به این دلیل که من پس از فرمان‏های توقف ضربان قلب، فرمان مرگ را هم همراه می‏کردم. از بین آن‏ها، یکی از خروس‏ها خودش را به داخل یک تشت آب انداخت و در آن مرد. تشت آبی که اغلب از آن آب می‏خورد. عمق آب خیلی کم بود اما در هر حال من صبح جنازه‏ی آن را در تشت آب دیدم. یکی دیگر هم، بعداز اجرای تمرین، مثل دیوانه‏ها شد. از حیاط به سمت بیرون دوید، به طرف جاده رفت و خودش را زیر ماشین انداخت. بقیه هم )احتمالاً( به صورت توقف ضربان قلب یا توقف فعالیت مغز مردند.    خاطره چهارم: آزمایش القاء خواب منیتیکی    بعد از پایان یک دوره‏ی نسبتاً طولانی از تمرینات القاء خواب‏های منیتیکی از راه دور، به مربی‏ام اعلام کردم که آمادگی اجرای آزمون پایانی مرحله‏ی خواب‏ها را دارم. او چند مرحله‏ی آزمونی را برایم مشخص کرد. به عنوان اولین مرحله، یک روز صبح چند نفر را به خانه‏ای که در آن‏جا ساکن بودم آورد.  آن‏ها از افرادی بودند که تا حدودی تحت اختیار ایشان عمل می‏کردند اما کاملاً از ماجرا بی‏خبر بودند. دلیل بی‏خبری‏شان هم این بود که مبادا دچار تلقین شوند و به خودشان تلقین کنند که قرار است بخوابند. آن افراد در حیاط ماندند و ما در داخل خانه ماندیم. مربی‏ام آن‏ها را یکی یکی صدا می‏زد و به داخل می‏آورد. هر کدام از آن‏ها را در وضعیت متفاوتی از نظر جسمانی قرار می‏داد. نشسته، سرپا و شاید در حال حرکت هم بود. آن‏ها کمی هم متعجب شده بودند. قرار بود بدون این‏که من حرکتی مبتنی بر قصدی که دارم انجام دهم، هر یک از افراد را در زمان خیلی کوتاهی )با زمان مطلوب 3 ثانیه( عمیقاً خواب کنم و ارتباط ذهنی خود را با آن‏ها برقرار کرده و کنترل و برنامه‏ریزی ذهنشان را به عهده بگیرم. در آن مرحله با همه‏ی افراد جز یک نفر به نتیجه رسیدم. آن‏ها عمیقاً و به سرعت می‏خوابیدند، البته بدون این‏که من چیزی بگویم و یا علامتی را از منظورم بروز دهم، چون مبنای کار ارتباط ذهنی بود. بعد از این‏که می‏خوابیدند ذهناً به آن‏ها فرمان‏هایی را می‏دادم که در همان لحظه مربی‏ام )که به کنارم آمده بود(، روی کاغذ می‏نوشت و نشانم می‏داد. به جز آن یک نفر همه افراد، با چشم بسته فرمان‏های ذهنی مرا اجرا می‏کردند. بعد از پایان تمرین، آن افراد در جریان موضوع قرار گرفتند با ذکر این مطلب که این‏ها قبلاً برای سوژه‏ی تمرینی بودن، اعلام آمادگی کرده بودند. برای گذار از آن مرحله من چند سال دیگر هم تمرین کردم. فکر می‏کنم دلیل این متوقف شدن هم شکست من در ارتباط با آن یک نفر بود.      معرفی بزرگان روح زایی××× (1) روح زایی« عنوان آخرین و جدیدترین مکتب باطنی، موسوم به هنرهای ماورائی می‏باشد. ×××  تجاربی که در این بخش به ذکر آن‏ها می‏پردازیم برگزیده و خلاصه‏ای از بعضی اعمال خارق‏العاده‏ی یکی از بزرگ‏ترین اساتید باطنی است که تاکنون به تجربه‏ی بشر رسیده است. گزارش‏هایی که درباره‏ی این روح بزرگ و متعال وجود دارد حاصل مشاهدات و تجربه‏های ده‏ها تن از کسانی است که با وی برخورد و تماس داشته‏اند. این مشاهدات شدیداً توسط گزارش‏دهندگان تأیید شده است. در بازنویسی آن‏ها ما ناچار شدیم بیش‏تر قسمت‏های آن را حذف کرده و تنها به بعضی از آن‏ها، آن هم به صورت خلاصه شده، اکتفا کنیم، زیرا بسیاری از این نقل‏قول‏ها و تجربه‏ها برای عموم افراد و بالاخص اشخاص ناآشنا با مضامین روحی و باطنی دور از ذهن تلقی می‏شود. از آن‏جا که می‏دانیم او مخالف معروف شدن است و به دیگران اجازه نداده است تا در ذکر کارهایش نامی از وی برده شود، ما نیز از ذکر نام او خودداری می‏کنیم.  مقصود ما از بیان این وقایع تجربه شده یادآوری حقایق دیگری درباره‏ی توانایی‏های ناشناخته انسان و نشان دادن فاصله‏ی میان واقعیت‏های شناخته شده و واقعیت‏های دور از دسترسی است که درباره‏ی استادان حق و مردان خدا وجود دارد. به امید آن‏که از این طریق بتوانیم به شناختن و پیدا کردن چنین افرادی نایل شویم.    قسمت اول  بزرگ‏ترین معلم روح‏زایی    تعداد محققانی که در زمینه نیروهای ذهنی و قابلیت‏های فراحسی وجود دارند اندک است، اما تعداد معلمانی که در چنین موضوعاتی تعلیم می‏دهند بسیار کم‏تر و حتی نادر است. محققان رشته‏های پاراسایکولوژی و علوم روحی اغلب برخاسته از افراد تحصیل‏کرده و متخصص می‏باشند، اما همان نادر معلمینی که در موضوعات باطنی آموزش داده‏اند، عموماً فاقد تحصیلات چشمگیر ظاهری هستند.  یکی از معلمین نادر علوم باطنی مرتبط با انرژی‏زایی و بنابر نشانه‏های معتبر و اسناد علمی، بزرگ‏ترین معلم روح‏زایی، فردی است که در رأس جریان مرسوم به  ZXقرار دارد. از او به نام‏های مختلفی یاد شده است و حرف‏های بسیار عجیب و حیرت‏انگیزی توسط افراد مختلف درباره اعمال خارق‏العاده و قدرت‏های تسخیرکننده‏ی او گفته می‏شود. حتی در این گفتار کوتاه ما مجاز نبودیم که نامی از او ببریم، زیرا او قویاً به شهرت و معروفیت پشت کرده است و در هاله‏ای از ناشناختگی و اسرار رو به ازدیاد فرو رفته است.  در جمع‏بندی بعضی از گزارش‏ها و مشاهدات افراد، درباره‏ی اعمال خارق‏العاده‏ی او می‏توانیم به مصداق‏های زیر که چکیده‏ی نهایی برخی از تجربه‏های گزارش شده است اشاره کنیم. به واسطه‏ی همین گزارش‏های مستند، که در بعضی از وقایع آن به جای یک شاهد با چندین شاهد مواجه می‏شویم، کتابی درباره‏ی اعمال خارق‏العاده‏ی او تهیه شده است، اما در دسترس عموم قرار نگرفته است شاید به این دلیل که جز برای تعداد کمی از مردم پذیرش آن برای سایرین بعید باشد.  از مجموعه‏ی این دسته از گزارش‏ها نتیجه قطعی این است که اراده‏ی او خلاق است و چیزی که او می‏گوید انجام می‏شود. او هر چه را که قاطعانه گفته است، انجام شده و بر هر چیزی که تأکید کرده، تحقق یافته است. قدرت تغییردهنده‏ای که در کلام او وجود دارد، مهم‏ترین مشخصه‏ی او می‏باشد و بیش‏تر گزارش‏های تجربی افراد، دلالت بر قدرت خلاق کلام او دارد. به همین دلیل موضوع کلام تبدیل‏کننده بیش‏تر از هر موضوع دیگری درباره‏ی او گزارش شده است. اکنون به چکیده‏ی بعضی از گزارش‏هایی که توسط افراد مختلف داده شده است، اشاره می‏کنیم. منبع مرکز تحقیقات علوم باطنی_________________________________________________________ document.write(unescape('%3Cscript type="text/javascript" src="http://MeliBiz.thestore.ir/Scripts/LinkBox?shopId=333&links=40&bc=FFFFFF&fc=0066CC"%3E%3C/script%3E'));
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۱/۰۶/۱۰
  • ۷۲۱ نمایش
  • مسعود .ع

معرفی مرکز جهانی ZX- ضمیمه اول

نظرات (۱)

سلام مدیر محترم من مدت 8ماه است از انرژی درمانی که روی چندین نفر انجام دادم و ضمن انجام کار حالت ها را از بیمار سوال میکردم وبرای یقین حاصل توانایی آن دارم در گروهvx ولی نمی توانم جایی عنوان کنم شاید برایم مشکل ایجاد کند متشکرم حیدری خوزستان

پاسخ:
چی مشکلی؟
با ما مکاتبه کنید یا از http://www.jyoti-marga.in/forum/ کمک بگیرید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی