دنیای ماوراء الطبیعه

عرفان ، فراروان ، متافیزیک ، ارواح، طب گیاهی و...

دنیای ماوراء الطبیعه

عرفان ، فراروان ، متافیزیک ، ارواح، طب گیاهی و...

پیوندها

غده‌های مترشحه داخلی و هیپنوتیزم

جمعه, ۲ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۱۴ ب.ظ
همه می‌دانیم که در بدن ما چندین غده وجود دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: ۱-غده صنوبری، ۲- غده آدرنال که روی قلوه است، ۳- غده درقی در گلو، ۴- غده پاراتیروئید، ۵- غده تیموس در گردن و چند غده دیگر. غده صنوبری رییس همه غده‌های بدن است و همه غده‌های دیگر را اداره و تنظیم می‌کند. دکتر «سلی» تحقیقات خود را با دقت در عمل غده صنوبری  آغاز نمود و پس از تحقیقات، موضوع بسیار عجیب و جالبی کشف کرد و آن این‌که خبر یا حادثه‌ها و رویدادهای خوب یا بد که به مغز ما می‌رسد باعث می‌شود که غده صنوبری  ماده بخصوصی به نام «هورمون» ترشح کند. و  این «هورمون» وارد سایر غدد داخلی بدن شده و موادی به وجود می‌آورد که  شبیه همان موادی است که در آن محتویات آمپول‌ها وجود دارند، در نتیجه همان اثری را که تزریق آمپول در بدن ما به وجود می‌آورد، همان اثر را هم همین «هورمون» که از راه شنیدن حرف به وجود آمده در بدن ما ایجاد می‌شود که در نتیجه باعث بیماری یا معالجه می‌گردد. حالا ببینیم دکتر «سلی» چه کرده و کار این غده صنوبری  چیست؟ غده صنوبری  در داخل جمجمه  و در قسمت انتهای مغز در پشت گردن است، این غده اندازه یک نخود می‌باشد که در داخل کاسه محکمی محفوظ است. این غده «هورمون‌های» مختلفی می‌سازد و این هورمون‌ها ازراه خون به همه اعضای بدن می‌روند. تا به حال کشف شده که یکی از انواع این هورمون‌های غده صنوبری، فشار خون را زیاد می‌کند و نوعی دیگر از این هورمون‌ها باعث انقباض و فشردگی ماهیچه‌های صاف می‌شود، نوع دیگر این هورمون‌ها مانع تولید ادرار در کلیه‌ها می‌شوند. یک غده دیگر از هورمون‌های غده صنوبری، مراقب نظم عمل  سایر غده‌های داخلی بدن هستند و آنها را اداره می‌کنند و این غده‌های داخلی بدن نیز به نوبه خود هورمون‌های دیگری تولید می‌کنند که تمام بدن ما را اداره می‌نمایند. چه عواملی غده صنوبری را وادار به ساختن «هورمون» بیشتر می‌کند؟  دو نوع عوامل هستند که بر غده صنوبری فشار زیادتر وارد می‌آورند و در نتیجه این غده هورمون بیشتری می‌سازد. این دو نوع عوامل یکی عوامل فیزیکی  هستند مانند گرما، سرما، تأثیر داروها، زخم‌ها، عمل جراحی- مثلاً وقتی در زیر دوش آب گرم قرار گرفته‌اید، آب گرم روی پشت گردن شما ریخته و به غده صنوبری فشار وارد می‌آید و غده صنوبری هورمون خاصی ترشح کرده این هورمون وارد غده فوق کلیوی می‌شود و در نتیجه کلیه‌ها ادرار را دفع می‌نمایند. عوامل نوع دوم عوامل احساساتی هستند مانند ترس، دلهره، غم، یأس، ناامیدی، خشم، اضطراب، دلسردی، عدم رضایت  و نظایر آن. دکتر «سلی» از آزمایش‌های خود نتیجه گرفت که فشار عوامل احساسی و روانی بر روی غده صنوبری شدیدتر است.  کشف هورمون اس.تی.اچ یکی از  هورمون‌هایی که در تحقیقات دکتر «سلی» کشف شد هورمونی به نام «سرماتوترفیک» می‌باشد که آن را در این‌جا (اس.تی.اچ) می‌نامیم. دکتر «سلی» ماده (اس.تی.اچ) را تهیه و به حیوانات تزریق نموده و  مشاهده کرد که حیوانات نظیر گوسفند به بیماری‌های مختلفی دچار شدند. اگر این ماده اس.تی.اچ به انسان تزریق شود انسان هم دچار غم و اندوه و اضطراب و سایر بیماری‌های(سایت هیپنوتیسم دات آی آر) روانی و عضوی می‌شود. غم و اندوه و اضطراب هم به غدد صنوبری فشار آورده و این غده هورمون اس.تی.اچ می‌سازد که  این هورمون وارد سایر اعضاء بدن و غده‌ها شده و بیماری‌های مختلفی را ایجاد می‌نماید. البته باید به یاد داشت که این هورمون همیشه مضر نیست در برخی  مواقع و تحت شرایط معینی مفید نیز می‌باشد. ولی اگر انسان خوشحال و  با نشاط بشود و خبر خوشحال‌کننده‌ای به انسان برسد، غده صنوبری هورمون دیگری می‌سازد به نام (آ.سی.اچ) که بر ضد هورمون عمل کرده و در نتیجه باعث بهبود اختلالات روانی می‌گردد و چنان‌چه ماده (آ.سی.اچ) مصنوعاً هم به مقدار و میزان معین تزریق شود همان اثر را دارد ولی تا به امروز بشر نتوانسته کشف کند که چه مقدار و به چه میزان باید از این هورمون تزریق شود، ولی غده صنوبری خودش این میزان را در دست دارد. پس تا این‌جا از یک کشف بسیار بزرگ و با اهمیت مطلع شدید و آن این‌که «حرف» به تنهایی باعث ترشح هورمون (اس.تی.اچ) می‌شود که بیماری‌زا است و باز هم «حرف » باعث ترشح هورمون (آ.سی.اچ) می‌شود که معالجه کننده است. اگر ما بخواهیم معالجه شویم باید به اندازه کافی غده صنوبری ما هورمون (آ.سی.اچ) ترشح نماید تا در مقابل هورمون (اس.تی.اچ) تعادل برقرار شود و برای ترشح هورمون (اس.تی.اچ) ما باید شاد و خوشحال باشیم و از غم و اندوه و نگرانی و عواطف منفی برکنار بمانیم. هیپنوتیزم اسلحه نیرومندی است که با سرعتی برق‌آسا غم و نگرانی را می‌کشد و شادی و نشاط را می‌آفریند و ابزار قوی‌تری است که بر همه غدد مترشحه داخلی نیز حکومت می‌نماید. دکتر «فولگیس» پی‌شناس معروف جهانی تعداد حیرت‌انگیزی از بیماری‌های مختلف را به وسیله هیپنوتیزم معالجه کرده، و بر روی مغز و اعصای آزمایشات زیادی انجام داده  تا ببیند تلقینات در حال هیپنوز  چگونه عمل می‌کنند. در مقاله زیر که از مجله «مدیکال هیپنوتیزم انگلستان» شماره ۳ سال ۱۹۶۴ ترجمه شده است عین نوشته و گفتار و عقاید این دانشمند پی‌شناس معروف جهانی آورده می‌شود. گفتارهای  دکتر «فولگیس» به قلم خودش من از سال ۱۹۱۸ (با استثناء مشاوره‌های پزشکی بسیار زیاد در حین جنگ، کلینیک‌ها، درمانگاه‌ها و غیره) در طول طبابت خصوصی خودم بالغ بر شصت و دو هزار (۶۲۰۰۰) بیمار جدید را از طریق «معالجه روانی ترکیبی و فعال» و اکثراً به وسیله هیپنوتیزم معالجه کرده‌ام. این تعداد فوق‌العاده زیاد بیمار موید ایجاد و تجمع دانش و معلومات تجربی زیادی است و البته احتیاج به توضیح نیست که تمام این‌ها به وسیله تشخیص‌های طبی مربوط و پرونده‌های جداگانه ثبت و ضبط شده است. بالغ بر ۱۰۰۰۰ بیمار معتاد به الکل، ۱۲۰۰۰ حالت «افسردگی روانی سخت»، ۱۰۰۰ بیمار مبتلا به بیماری خواب، بیماری‌های قلبی و بهم خوردگی توازن جریان خونی، ۱۵۰۰۰ بیمار مبتلا به انواع بیماری روانی تنی، به علاوه تعداد بیماری حالات نامتعادل روانی، نامتعادل بودن توأم عصبی و فکری و ضعف و ناتوانی را معالجه کرده‌ام. به جرأت می‌توانم بگویم که با توجه به نقد شخصی از کار خود معمولاً به نتایج رضایت‌بخشی نائل آمده‌ام.سه طرح نقش هیپنوتیزم در سلول‌های مغزی دکتر «فولگیس» سه طرح در مجله مدیکال هیپنوتیزم ارائه می‌دهد. در این‌جا ناگزیریم بگوییم که قدرت هیپنوتیزم در وادار کردن شخص به انجام کاری مطابق میل و برخلاف اراده‌اش قوی‌تر است، در حالی که از طریق تحریک الکتریکی  الکترودهای مغز این امکان وجود ندارد، مگر این‌که ده میلیارد الکترود بر ده میلیارد یاخته مغز فرو شود و این از محالات است. در یکی از آزمایشات دکتر «پن‌ فیلد» با تحریک یاخته معینی می‌خواهد دست راست آزمایش شونده را یالا بیاورد، مطمئن است که آزمایش‌شونده دست راستش بالا خواهد آمد، به آزمایش‌شوند می‌گوید که من اکنون دست راست تو را بالا می‌آورم، تو سعی کن اراده کنی و مانع بالا آمدن آن باشی، اما چون جریان وصل شد وضع خارق‌العاده‌ای پیش آمد. آن شخص دست چپ خود را بر بازوی راست خود گذاشت و کوشید که مانع حرکت آن بشود، پس در عین این‌که قسمتی از مغز زیر فرمان جراح قرار داشت همه اراده «معمول» در نیمکره دیگر مغز پناه جسته بود. دنباله مقاله دکتر «فولگیس» دکتر «فولگیس می‌نویسد: در پایان اجازه می‌خواهم پاره‌ای از طرح‌های خود را که تا حدی به طور سمبولیک اهمیت قشر جدید  مغزی انسان را مورد تأکید قرار می‌دهد و هم‌چنین طرح‌های قبلی خود را از نقطه‌نظرهای روان‌تنی به شما نشان  دهم.  معمولاً تحریکات برونی در انسان ممکن است به سه گروه تقسیم شوند و این حقیقت را مورد تأکید قرار دهند که نتایج تحریک که بر ساختمان شخصیت انسان تأثیر می‌گذارد به ترتیب دارای خواص روانی بدنی یا روان‌تنی می‌باشند این تحریکات ممکن است به یکی از این سه صورت باشند. ۱-  تحریکات غیر شرطی : این تحریکات بیشتر در نخاع شوکی و بصل‌النخاع درک می‌شوند. ۲-  تحریکات و تأثیرات هوشی-دماغی: به مفهومی جدی (اطلاعات- عقیده منطقی ترغیب) که از طریق شبکه مخابراتی (عصبی) دوم تأثیر گذارده، به بالاترین قسمت قشر هوشی مغزی توجه می‌شود که به نوبه خود در مقابل تأثیر تلقینات سدی ایجاد می‌کند. ۳-  هر نوع تحریک شرطی: که از طریق عضو شنوایی مغزی، مسیر شنوایی (مرکز صحبت کردن) درک شده و بین دو نوع نفوذ مذکور، یک تحریک تلقینی هیپنوتیکی وجود دارد از این‌رو تلقینات شفاهی ممکن است دارای  تأثیر (روانی جسمی) (روانی خلقی) عمیقی در انسان بوده، مسیر و وسایل نسبتاً  مستقیم را طی نموده، از طریق تعادل‌های روانی خلقی درک شوند، و از نظر روانی  و طبی دارای تأثیرات وسیعی می‌باشند. ساختمان کلی بدن انسان یعنی ترکیبی از جسم و جان  متفقاً تأثیر انعکاس‌های غیرمستقیم و به ویژه کلی قرار می‌گیرند. این تأثیرپذیری هم‌چنین با داشتن یک هدف معین از طریق تلقینات هیپنوتیکی در رابطه قشر خاکستری و سفید مغز وجود دارد، این عوامل نفوذی یا محرک را(سایت هیپنوتیسم دات آی آر) که در حقیقت عبارت از انعکاس‌های شرطی و غیرشرطی، تأثیرات عقلانی شدید مبتنی بر دلایل منطقی و قوانین تفصیلی و تأثیرات هیپنوتیکی (اعم از عینی یا ذهنی) مربوط به متغیرهای فیزیولوژی اعصاب وابسته به رفتارو کردار فرد هستند از نظر ظاهر قابل تفکیک نمی‌باشند. برعکس از نظر هزاران متغیر مختلف از درون با هم ارتباط داشته به هم متکی و وابسته‌اند و به درون یکدیگر جریان پیدا می‌کنند. با وجود این چیزی قابل لمس و محسوس بوده. سه حالت مختلف از نقطه نظر هوشیاری در آن قابل تشخیص است: ۱- بیداری و هوشیاری کامل، ۲- هیپنوز، ۳- خواب.  و به این ترتیب می‌توان بین تأثیراتی که توسط منطق، تلقینات هیپنوتیک و انعکاس‌های غیرشرطی درک می‌شود فرق قائل شد. تأثیرات معالجه روانی از طریق حرف و عمل «شفاهی و فعال» که نه تنها قادرند کار و وظیفه ارگانیزم را تغییر دهند بلکه می‌توانند ساختمان و ترکیب شبکه‌ای آن را نیز دستخوش تغییر و تبدیل نمایند ارتباطات عصبی این جریان را به طور تقریبی مجسم می‌کنند. البته در اینجا باید توجه دقیق به شبکه مغز و پیوستگی بخش مرکزی از شبکه پن فیلد معطوف گردد.  از زمان تحقیقات «دبلیوپن فیله فیلد» و  ارتباطات او درباره  شبکه پیوستگی قشر مرکزی مغز بود که ساختمان شبکه‌های آن کانون اصلی مسایل تحقیقی در تمام موسسات و رشته‌ها قرار گرفت. این مسایل مربوط به مطالعه مغز است که تنها دانش عصر ما قادر به توضیح و تشریح قشرهای مختلف آن (نواحی مربوط به مکانیسم‌های دفاعی، شبکه رنگی و سازمان‌های عصبی) و اهمیت ترکیب بسیار پیچیده آن می‌باشد. اما در تمام این حوزه‌های تحقیق هنوز هم به ویژه از سه جهت مذکور در ذیل کمبودهایی مشهود است. (۱)مسایلی که از ارتباط نواحی مذکور در ارتباط خود با بیداری و آگاهی و هیپنوز ناشی می‌شوند. هنوز به میزان کافی مورد مطالعه و معاینه قرار نگرفته‌اند. (۲)اهمیت هیپنوز که از طریق تحقیقات الکتروانسفاگولرافیک جدید (تأثیرات جریانات الکتریکی بر مغز) مورد تأیید قرار می‌گرد و از طرف دیگر هیپنوز طبی از این نظر که اثبات این تحقیقات در طبابت بالینی مورد غفلت و بی‌توجهی قرار گرفته است. (۳)قشر خاکستری مغز انسان به عنوان عالی‌ترین عنصر تعیین کننده تحولات فیزیولوژیکی در قلمرو فعالیت روانی، روحی انسان هرگز به طور رسا و کافی مذکور نیفتاده و ارزیابی نشده است. در اینجا هم‌چنین مایلم عملیات کلی قشر خارجی (و در حوزه آن قشر خاکستری) را که از بالا به پایین عمل می‌کند و نیز بخش زیرین آن (که از حوزه بخش خاکستری) از پایین به بالا عمل می کند خاطر نشان سازم و همه این مطالب کاملاً بر مبنای جنبه‌های جسمی- عصبی و بالینی حالت بیداری هیپنوز و خواب خواهد بود. هم‌چنین مایلم کار تحقیقی آینده را برای اصلاح تناقضات مذکور و جبران زمان از دست رفته مورد تشویق و تأیید قرار دهم. در انجمن‌های متخصصین، رشته زنجیر و سلسله مراتبی قوام گرفت که طبق آن: ۱-ساختمان شبکه‌ای مغز (بدون این که قادر باشد کمترین فعالیت فکری آگاه یا فعالیت فیزیولوژیکی را درک و تشخیص دهد) که شامل عوامل محرک داخلی و خارجی (در سطحی کم و جزیی از ناحیه زیر قشر خارجی) بوده و بر تمام آنها تفوق داشته، در آنها ایجاد پیوستگی می‌نماید از طرف دیگر این شبکه از سطحی عصبی اولیه خود فعالیت‌های تنظیم کننده حرکات مشابه فعالیت‌های شاخه عصب نباتی و فعالیت‌های مربوط به اجتناب از خطر را درک کرده و تا حدودی از ناحیه پایین بخش یا قشر خارجی مغز حتی فعالیت فکر خلاق‌ بخش خاکستری را نیز درک می‌نماید. ۲- شبکه لیمبیکوس به ویژه – هسته‌های جلویی مرکز بینایی تالاموس ارگانیز تنظیم کننده اولیه (قدیمه) تمام تظاهرات هیجانی است. ۳- قشر خارجی و در حوزه آن قشر خارجی مغز انسان، او را به انجام فعالیت‌های روحی وروانی قادر می‌سازد. همان‌گونه که سعی کردم  آن را به صورت رفتار سمبولیک نشان دهم، این نکته حائز اهمیت فوق‌العاده زیاد است که بدانیم هر سلول از تقریباً ۱۵ میلیارد سلول عصبی مغز دارای یک نقش موضعی است که باید آن را ایفاء کند.  و نیز این که بدانیم علاوه بر این هر سلول دارای ارتباط عصبی  با سلول‌های دیگر و اصولاً با تمام سلول‌های عصبی دیگر است در نتیجه هر سلول عصبی دارای ارتباط ثابتی به وسیله آکسون‌ها و دندریت‌های خود با تمام سلول‌های دیگر  عصبی مغز بوده، به طور همزمان در دو جهت رفت و برگشت فعالیت می‌کند. بهترین طریق اثبات این موضوع از طریق بررسی این حقیقت است که هم اکنون مقادیر(سایت هیپنوتیسم دات آی آر) زیادی از متغیرهای  عصبی  سلول‌های اعصاب نشان داده شده و این کار به ویژه با کمک تحقیقات الکترومیکروسکپیک انجام گرفته است. تحقیقات بعدی ثابت نمود که اصولاً تمام سلول‌های عصبی ساختمان با ترکیب شبکه‌ای مغز می‌تواند از پایین به بالا و از بالا به پایین عمل کنند و این جزیی در یک حالت هیجانی و قسمتی به طریق نهی و انکار بر سازمان‌ها یا ساختمان‌های عصبی خارج از شبکه مذکور انجام می‌گیرد. در اثر این جریانات ترکیب شبکه‌ای مغز در یک حالت مربوط تقریباً تمام تحریکات داخلی و خارجی را استنباط می‌نماید. در همین موقع (در ضمن) می‌تواند بطور پراکنده از پایین به داخل و خارج تمام اعضای دیگر و فعالیت‌هایشان را تحت تأثیر و نفوذ قرار دهد. به این ترتیب ممکن است گفته شود که: ما حتی نمی‌توانیم کمترین ایده‌ای در این زمینه داشته باشیم که چگونه این شبکه فوق‌العاده پیچیده (پیچیده‌تر از هر دستگاه خودکاری که تاکنون شناخته شده) یعنی مغز انسان که دستگاهی الکترونیکی و فیزیولوژیکی است می‌تواند فعالیت‌های همزمانی و مجزا و اختیاری را از هم تفکیک کرده و تشخیص دهد. به همین ترتیب اطلاع ما درباره چگونگی بلند شدن یک انگشت بسیار کم است. با وجود این به وضوح می‌توانیم مقدار زیادی از تظاهرات روانی، فیزیولوژیکی و روانی – عضوی ظاهراً به کلی همزمان را درک کنیم. لاینقطع قوانین مربوط به بخش‌های خارجی و داخلی مغز وانعکاس‌های غیرشرطی جریان دارند. به علاوه شاید تجربیاتی با الکترودهای مغزی قدیمی از «دبلیو. آر هس» گرفته تا «دلگادو» موجود باشند که تشابه‌های مشهود در استفاده علمی هیپنوز را نشان دهند و آخرین نکته که دارای ارزشی کمتر از دیگر نکات نیست نتیجه هیپنوز خود انسان‌ها و حیوانات است که مشابهاً ثابت نمود که ساختمان شبکه‌ای مغز نقش مهمی در جریانات بیداری و آگاهی، هیپنوز و خواب ایفاء می‌کند. و طبق این نقش‌های مهم، ساختمان شبکه‌ای مغز باید به صورت عضوی عصبی و پیچیده مورد توجه قرار گیرد که تلقینات هیپنوتیکی بر اساس آن به صورت یک سیستم  «عضوی- عصبی» هیپنوز ویژه کار می‌کند که نفوذ «عصبی-عضوی» خود را به طور تقریباً مستقیم اعمال می‌نمایند. در این‌جا ترجمه مقاله دکتر فولگیس تمام می‌شود، و شما در این بخش به خوبی علت علمی چگونگی تأثیر هیپنوتیزم را دانستید. در صفحات قبل در بخش فن هیپنوتیزم متوجه شدید که چه عوامل خارجی باعث هیپنوتیزم می‌شود و در این قسمت فهمیدید که چه اثراتی در داخل مغز و بدن و اعصاب انجام می‌شود و حالا به بخش بعدی تحت عنوان «استفاده از هیپنوتیزم در امور و مسایل اجتماعی» می‌پردازیم. خلاصه بخش فوائد هیپنوتیزم تا کنون ۱-کسانی که با ساختمان مغز و اعصاب آشنایی دارند برای «حرف» و «تلقین» ارزش فوق‌العاده‌ای قائل هستند. با «حرف» می‌توان غدد مترشحه دهان حتی سایر غدد را  تحریک کرد، با حرف می‌توان ایجاد ترس نمود، یا ترس را از بین برد، با «حرف» سخنرانان بزرگ مردم را در زمان جنگ به آغوش آتش کشانده‌اند. ۲-حرف و «تلقین» در حال هیپنوز اثر بسیار زیادتری دارد. ۳-ترس، اندوه، اضطراب و بسیاری از عواطف و احساسات منفی دیگر به وسیله «حرف» و «تلقین» اعم از حقیقی یا خیالی وارد مغز می‌شود و از طریق دستگاه سلسله اعصاب با ماهیچه‌ها به غدد صنوبری فشار وارد می‌نماید، در نتیجه غدد صنوبری ماده‌ای به نام اس.تی.اچ زائد بر احتیاج ترشح کرده و این ماده از طریق خون وارد سایر غدد و سایر اعضاء بدن می‌شودو در نتیجه تولید بسیاری از انواع مختلف بیماری‌ها را می‌نمایند. ۴ – کار زیاد، محیط نامناسب، فقدان تفریح و گردش، استراحت کم، غذای نجویده و ناسالم، مشروبات الکلی، سرما و گرما و عواملی نظیر آن نیز بر عضلات و اعصاب فشار وارد می‌آورند و ماهیچه‌ها همیشه به حالت انقباضی در می‌آیند و سفتی ماهیچه‌ها به علاوه  سایر عوامل نیز بر همه اعضاء بدن و غده صنوبری فشار وارد می‌آورند در نتیجه بیماری‌های روانی  و جسمی به وجود می‌آیند. ۵- عواطف مثبت نظیر امید، نشاط، عشق و محبت از طریق حواس وارد مغز می‌شوند و غده صنوبری ماده‌ای به نام «سی.تی.اچ» ترشح می‌کند و در مقابل هورمون «اس.تی.اچ» تعادل برقرار و  شخص معالجه می‌شود. ۶- عواطف مثبت را به وسیله هیپنوتیزم خیلی قوی‌تر می‌توان ایجاد کردن. انقباض عضلات را می‌توان به وسیله هیپنوتیزم از بین برد. ۷- به وسیله فرو کردن «الکترود»هایی در مغز و با تحریک آنها به وسیله برق ضعیف و یا فرستنده ترانزیستوری، می‌توان شخص را به کارهای مختلف واداشت، عواطف مختلف ایجاد کرد و بیماری‌ها را معالجه نمود. ۸-  هیپنوتیزم قادر است کار همان الکترودها را بدون عمل جراحی و دردسر در زمینه‌ای وسیع‌تر انجام دهد. اثبات علمی تلقین و تاثیر بر اعضاء بدن استدلال دکتر وان پلت- دکتر «وان پلت» این طور استدلال می‌کند: هیچ‌کس نمی‌تواند منکر اهمیت دستگاه اعصاب خودکار باشد و کسی نمی‌تواند نقشی را که این دستگاه عصبی در تنظیم وظایف  اعضاء بدن دارد نادیده بگیرد. هیچ عضوی از اعضاء بدن و هیچ غده‌ای از غدد داخلی بدن نمی‌تواند بدون رسیدن دستور مناسبی از دستگاه «خودکار اعصاب» کار کند. و هم‌چنین هیچ‌کس نمی‌تواند منکر این حقیقت شود که هیپنوتیزم کنترل دستگاه اعصاب خودکار را فوق‌العاده زیاد می‌کند. این موضوع فقط یک حرف یا تئوری نیست، این عمل اعصاب، به شکل علمی نشان داده شده است. حتی در بیداری هم به وسیله تلقین می‌توان در دستگاه اعصاب خودکار اثر کرد. آب انداختن دهان، به گریه انداختن برخی اشخاص در حال عادی  و بیداری کاملاً مورد قبول همه است. گاهی فقط حرف تنها در یک شخص ایجاد شرمندگی و خجالت می‌کند. می‌تواند شخص را عصبانی کند. ایجاد ترس، غم، تأثر و شادی به وسیله حرف و تلقین در بیداری برای همه کس قابل مشاهده است.  دکتر «وان پلت» اضافه می‌کند که کسانی که در هر جا و به هر نحوی عمل هیپنوتیزم را دیده‌اند متوجه شده‌اند که در حال هیپنوز تلقین‌پذیری شدید می‌شود، بنابراین  تلقین از طریق مغز می‌تواند(سایت هیپنوتیسم دات آی آر) کنترل و نظارت دستگاه اعصاب را زیاد کند و بدین‌ترتیب به طور غیرمستقیم تمام اعضاء و غده‌ها را برای اخذ و انجام دستور آماده نماید. این دستگاه پیچیده اعصاب خودکار، تمام عضلات و غددی را که تحت کنترل ارادی ما نیستند به کار می‌اندازد و به طور کلی بدون هیچ‌گونه کوشش آگاهانه‌ای از طرف ما وظایف خود را به طور مطلوب انجام می‌دهد. طرز کار و ضربان قلب، فعالیت غدد داخلی، عمل هضم غذا در معده، انقباض و انبساط ماهیچه‌ها، جریان خون در رگ‌ها همه تحت فرمان و نفوذ دستگاه اعصاب خودکار می‌باشند. تمام این دستگاه عصبی خودکار با تمام اعضایی که تحت فرمان و نظارت دارد، همگی تحت تأثیر و نفوذ عوامل عاطفی و احساسی هستند بنابراین به سهولت مشاهده می‌شود که چطور این همه وظایف اعمال حیاتی بدن تحت تأثیر  تلقین هیپنوتیکی قرار می‌گیرند.  آزمایش دکتر فولتون دکتر «فولتون» پس از آزمایش این طور اظهار عقیده کرده که: «قلب و جریان گردش  خون شخص نشسته در روی صندلی را می‌توان مانند ضربان قلب یک نفر پاروزن بر روی آب به همان سرعت و شدت در حال هیپنوز به کار انداخت.»   تشریح تصویر شماره ۱ این تصویر از صفحه ۲۳ کتاب «اسرار هیپنوتیزم» نوشته دکتر «وان پلت» در اینجا کلیشه شده است، و این تصویر نموداری از وارد شدن خبر از راه چشم، گوش، بینی، دهان و پوست به مغز و از آنجا از طریق سلسله اعصاب به کلیه اعضاء بدن می‌باشد. در این تصویر به طوری که ملاحظه می‌فرمایید یک فکر یا خبر، اعم از حقیقی یا خیالی وارد مغز می‌شود، این فکر یا خبر ممکن است ترس، اندوه، اضطراب و چیزهایی از این قبیل باشد، که از راه حواس پنجگانه وارد مغز می‌شود و مغز این فکر حقیقی یا خیالی را از طریق سلسله اعصاب می‌تواند به همه اعضاء بدن برساند. در پوست سر، موها را سیخ یا سفید نموده و یا ممکن است موجب ریزش موی سر شود. در غدد اشک ریز موجب گریه و  ریختن اشک می‌شود. در چشم موجی گشاد شدن یا خون‌آلود شدن چشم می‌گردد، شنیده‌ایم و دیده‌ایم که از شدت خشم چشمانش  مانند دو کاسه خون شد.   در بینی روی مخاط بینی  اثر کرده و  زکام عاطفی  ایجاد می‌کند. در دهان غدد براقی را یا از کار می‌اندازد و یا به فعالیت بیشتر  وامیدارد. در پوست بدن ایجاد بسیاری از بیماری پوستی می‌کند. در قلب ضربان قلب را زیاد می‌کند و سایر ناراحتی‌های قلبی را به وجود می‌آورد. در ریتین ایجاد تنگ نفس می‌نماید. در معده موجب تغییرات معدی و اختلالات هاضمه می‌گردد. در چهره رنگ پریدگی و یا شرمندگی ایجاد می‌شود. در مویرگ‌ها ایجاد فلج انگشتان دست یا پا می‌شود. در کبد موجب تبدیلات قندی می‌شود. در لوزالمعده غدد را فعال‌تر می‌کند یا از کار می‌اندازد. در روده بزرگ تغییرات زیادی ایجاد می‌کند. در غدد فوق کلیوی و سایر غدد مترشحه داخلی تأثیرات عمیق و شدید نموده و ایجاد بسیاری از انواع بیماری‌ها را می‌نماید. در کلیه‌ها تغییرات مثبت و منفی موثری به وجود می‌آورد. در دستگاه مثانه موجب کثرت وقوع ادرار می‌شود. اکثراً دیده شده که ترس موجب ادرار می‌شود، هنگام امتحان بعضی از محصلین احتیاج به دفع ادرار  پیدا می‌کنند. در دستگاه تناسلی  موجب بیماری‌های مختلف جنسی می‌شود. در زنها باعث خون‌ریزی قاعدگی می‌گردد. در رگ‌ها  موجب فشار خون می‌گردد. ناراحتی و بیماری عفونی مثلاً درد شکم باعث ترس شده و این ترس  دوباره وارد مغز می‌شود و دوباره ایجاد درد در شکم می‌نماید و دردشکم دوباره ایجاد ترس می‌نماید و به همین ترتیب یک دوره تسلسل ایجاد می‌گردد، تصویرهای فوق را به دقت ببینید. با فهم کامل حقایق بالا، خیلی بهتر فهمیده می‌شود که هیپنوتیزم در معالجات امراضی که در زیر بیان می‌شود تا چه اندازه موثر است. عاملی که در تمام این بیماری‌ها مشترک و موثر است، عامل «ترس» می‌باشد، زیرا ترس رفیق و همراه با هر نوع بیماری است. مثلاً اگر کسی  سرش درد می‌گیرد، می‌ترسد که مبادا دچار سرطان شده باشد. اگر معده‌اش درد می‌گیرد می‌ترسد مبادا زخم معده یا سرطان باشد، به هر حال هر کس دچار هر عارضه ضعیف یا قوی که بشود ترس با وی همراه می‌باشد و این عامل «ترس» وضع بیماری را تشدید می‌کند و یک دور و تسلسل یا به اصطلاح پزشکان «دایره معیوب» به وجود می‌آورد. به این ترتیب که ترس از مغز به همان طوری که در شکل پیش دیده شد به دستگاه اعصاب خودکار منتقل و شروع به خرابکاری کرده و ایجاد اختلال و ناراحتی می‌نماید. وقتی بیمار درد و ناراحتی حاصله را احساس کرد، دوباره می‌ترسد و این ترس دوباره به مغز و از مغز به دستگاه اعصاب(سایت هیپنوتیسم دات آی آر)خودکار و از اعصاب خودکار اثرش روی عضو مربوطه منتقل می‌شود و بیمار احساس ناراحتی مجدد می‌کند و مجدداً می‌ترسد  و این ترس  مجدداً از طریق مغز و دستگاه اعصاب اثر ناگوارش را روی عضو مربوطه منتقل می‌نماید. به همین ترتیب دایره‌وار دور و تسلسل ایجاد می‌شود و در هر مرتبه که بیمار می‌ترسد، یک درجه بیماریش عمیق‌تر و شدیدتر می‌شود. دکتر «وان پلت»  برای نشان دادن این دور و تسلسل یا دایره معیوب شکل جالبی طرح کرده که این شکل چنان که ملاحظه می‌فرمایید شامل پنج دایره است که ترس ایجاد تنش می‌کند و تنش ایجاد ناخوشی می‌نماید و ناخوشی مجدداً ایجاد تنش بیشتری را می‌کند و این تنش بیشتر ایجاد ناخوشی بیشتر را می‌نماید … همین طور دایره‌وار تکرار می‌شود که این تکرار روی محیط دایره را در اصطلاح علمی «دور  و تسلسل یا دایره معیوب» گویند.منبع: http://hipnotism.ir
  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۱/۰۲
  • ۵۹۸ نمایش
  • مسعود .ع

غده‌های مترشحه داخلی و هیپنوتیزم

نظرات (۱)

وبلاگ خود را به فهرست وبلاگ های فارسی اضافه کنید.

www.blogdir.ir
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی