ریکی، گواه علمی
چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۲، ۰۵:۵۴ ب.ظ
آن
دسته افرادی که ریکی دادهاند و یا گرفتهاند میدانند که بعد از نخستین
جلسه چه حس انرژیبخشی به فرد دست میدهد و چگونه نگرانیهای وی از نظر
ناپدید میگردند. با اینحال، کسانی که چنین تجربهای از سر نگذراندهاند،
یا حتی چیزی از ریکی شنیدهاند، بالطبع ممکن است شک بیشتری داشته باشند و
شاید نخواهند در امری نامعلوم سهیم گردند. آنچه براستی مورد نیاز است گواهی
علمی است تا دقیقاً نشان دهد ریکی قادر است برای بهبود سلامتی و تندرستی
چه خدماتی انجام دهد. خوشبختانه، مرکز تحقیقات ریکی[1](CRR)وبسایت سهل الوصولی بهمنظور ارتقای آگاهی علمی مردم طراحی کرده است((www.centerforreikiresearch.org.
این سایت، فهرستی از پژوهشهای گواه- محور که در مجلات دیگر در همین زمینه
چاپ شدهاند را همراه خلاصهای انتقادی از آن گرد هم آورده است. این فهرست
بهروز رسانی میشود و در حال حاضر حاوی 33 پژوهش است. جمعبندیهای انجام
شده روی این پژوهشها با دقت تمام، کیفیت هر پژوهش را برحسب طراحیِ
آزمایشگاهی یا تجربی آن، روششناسی آن، آمار و ارقام و نتایج حاصله واکاوی
میکند و از رویهای سود میجوید که از سوی CRRبسط یافته و فرایند Touchstone نامیده میشود.
آنچه در پی میآید عصارهای است از بیشمار پژوهشِ جدی ای (طبق معیارهای مذکور و با فرایند Touchstone، درجۀ "خیلی خوب" یا "عالی" گرفتهاند) که نشانگرِ تأثیرات فیزیکی مثبت ریکی است....
احتمالاً متداولترین سود حاصل از ریکی که تاکنون بیشتر بیان شده است آن است که کمکنندۀ فشار عصبی[2] است. یکی از نخستین جاها در بدن که فشار عصبی در
آنجا بروز مییابد قلب و جریان خون است. در حین فشار عصبی، هر دوی فشار
خون و ضربان قلب افزایش یافته و این واکنشها به علت افزایش فعالیت در
اعصاب سمپاتیک قلب است. از سوی دیگر، فعالیت افزایش یافتۀ اعصاب
پاراسمپاتیک یا واگال[3]باعث
آرامش یافتن قلب میگردند. مطالعات نشان دادهاند که ریکی قادر است واکنش
قلب به فشار عصبی را، هم در انسانها و هم در حیوانات، کاهش دهد.
فریدمن و همکاران (2010) به این نکته دست یافتند که هنگامیکه پرستاران به 12 بیماری که در حال درمان سندرم تاجیِ[4]
- بیماریای شامل انسداد سرخرگهای تاجی - شدیدی بودند، ریکی دادند؛
اعصاب واگال فعالترگردیدند و این نشانهای است بر تأثیری آرامشبخش، همچون
میزان تغییرات در ضربان قلب. این نشانۀ خوبی بود، زیرا داروهایی از جمله beta-adrenergic Blockers که فعالیت عصب واگال را
افزایش میدهند، بیمارانی با این نوع از مریضی قلبی را بهبود میدهند. لذا
در این مورد، ریکی تأثیری داشت، مشابه دارویی که درمانی موثر در این حوزه
قلمداد میشود. افزایش فعالیت در عصب واگال از لحاظ آماری در مقایسه با
نتایج حاصله از گروههای بیمارانی که به موسیقیِ درمانگر گوش میکردند (13
مریض) یا تنها گیرندۀ درمان استاندارد بودند بسیار چشمگیر بود. متأسفانه،
پژوهش، شامل یک گروه ریکی ساختگی[5]
که شخصی ناآزموده با حرکات دست خود ادای ریکی دادن را درآورد، نبود. و
درنتیجه نمیدانیم آیا صِرف لمسِ بیمار، بدون دادن ریکی، همین تأثیر را
خواهد داشت یا خیر.
مطالعات
انجام شدۀ ریکی روی حیوانات، بطور خاص، دادههای قاطعی در اختیار ما
میگذارد، زیرا حیوانات همگی تحت شرایط کنترل شدۀ مشابهی نگهداری میگردند و
بنابراین، گوناگونی در رژیم غذایی و شیوۀ زندگی که در مطالعات روی
انسانها دخیل است در این جا غایب است. این بدان معنا است که نتایج
میتوانند با ابهامی کمتر و آسانتر تفسیر گردند. بالدوین و همکاران (2006
و2008) نشان دادند که ریکی در مقایسه با ریکیِ ساختگی، بهشکل مؤثری
تأثیرات فیزیولوژیک فشار عصبی
در خرگوشها را کاهش میدهد. در آزمایشهای قبلی، ویلسون و بالدوین (1998)
یافتند که خرگوشهای مورد آزمایششان تحت فشار عصبیِ ناشی از محیط شلوغ
محل آزمایش بودهاند و دیگر اینکه این فشار عصبی خود را در بدن و با تخریب
سلولی بروز میداده است. بالدوین در این عجب بود که آیا ریکی دادن به
خرگوشها: الف) فشار وارد بر آنها را کاهش میدهد یا نه و ب) آسیبهای
وارد بر آنها را درمان میکند یا خیر. لذا وی آزمایشهایی ترتیب داد تا این
فرضیات را بیازماید. در یک مطالعه (بالدوین و دیگران، 2008) یک متخصص ریکی
مقابل سه قفس نشست و بهمدت 5 روز و هر روز بهمدت 15 دقیقه به جفت
خرگوشهای درون هر قفس ریکی داد. ریکی بهشکل قابل توجهی میانگین ضربان قلب
خرگوشهای تحت فشار عصبی را بهطور متوسط تا حد 6% کاهش داد؛ اما ریکیِ
ساختگی هیچ تأثیری نداشت. نه ریکی و نه ریکی ساختگی فشار خون را پایین
نیاوردند. یک دلیل اینکه ریکی ضربان قلب را کاهش داد ولی فشار خون را نه،
این بود که فشار خون به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله نیروی انقباض
ماهیچههای قلب و میزان انقباض یا انبساط رگهای خونی، لذا ریکی باید
میتوانست برای اینکه فشار خون را پایین آورد روی همۀ این عوامل تأثیر
گذارد. این امکان هست که اگر جلسات ریکی مدت زمان بیشتری بطول انجامد این
تغییرات هم حاصل آید.
در
پژوهشی دیگر، بالدوین و دیگران(2006) نشان دادند که همچنین رگهای خونیِ
خرگوشهایِ تحت فشار عصبیِ ناشی از محیط شلوغ، در ناحیۀ رودهبند[6]
آسیب دیده بودند. پروتئین و آلبومین زیادی در نواحی آسیب دیده این رگهای
خونیِ نازک، داخل خون چکه میکردند. بهطورمعمول، داخل این رگهای خونی
آلبومین هست و به داخل غشاء چکه نمیکند. این حالت برای حصول تعادلی مناسب
میان آبِ داخل خون و آبِ داخل غشاء ضرورت دارد. دقیقاً نمیدانیم چگونه
فشار عصبی باعث چنین تخریبی در رگهای خونی میگردد، اما ممکن است به
فعالیت اعصاب در لولۀ گوارش ربط داشته باشد، [فعالیتی که] منجر میشود به
ترشح انتقال دهندهای عصبی[7]
که میتواند سلولهای ایمنی بدن را تحریک به ترشح سم کند. هنگامیکه 4
خرگوش، بهمدت سه هفته و روزی 15 دقیقه ریکی گرفتند، بیشتر چکهها ناپدید
گشتند. در 4 خرگوشی که ریکیِ ساختگی گرفتند نیز نشانههایی از کاهش در شمار
و اندازۀ چکههای رگهای خونی دیده شد، اما به لحاظ آماری اهمیت چندانی
نداشت. آزمایش روی دو گروه خرگوش دیگر نیز تکرار شد و نتایج مشابهی حاصل
آمد. این آزمایشها نشان میدهند که ریکی روی حیوانات جواب میدهد، حتی روی
خرگوشها، تا فشار عصبیشان را کاهش دهد و آسیبهای سلولی ناشی از این
فشارها را ترمیم کند.
حُسن دیگر ریکی که بهکرّات گزارش شده است آن است که درد را کاهش میدهد. ویتال و اوکانر vital&Oconnor,2006))
نشان دادند که ریکی بهطرز چشمگیری باعث آرامشِ قبل از جراحی یا عملیات
پزشکی میشود و درد زنانی که اقدام به برداشتن رحم خود میکنند را کاهش
میدهد. یک گروه 12تایی از زنان، بهمدت 30 دقیقه پیش از جراحی و 24 ساعت و
48 ساعت بعد از جراحی ریکی گرفتند. 10 تا از زنان در گروهی دیگر نیز تنها
از درمانهای استاندارد برخوردار شدند. ریکیِ ساختگی هم در کار نبود.
دادههای جمعآوری شده از وضعیت ترکیبی پرسشنامۀ وضعیت اضطرابی فعلی بیمار[8]
و یک آنالوگ تصویری برای میزان درد استفاده میکند. گروه ریکی گرفته، نسبت
به گروهی که تحت درمان استاندارد بودند، بهطرز چشمگیری خبر از اضطراب
پیش از جراحی کمتر و درد بسیار کمتر در 24 ساعت بعد از عمل جراحی دادند.
بطور جالبی، میانگین طول انجام جراحی برای گروه ریکی گرفته کوتاهتر (59
دقیقه) از گروه استاندارد بود (72 دقیقه).
بیمارانی که مرض مزمن دارند، اغلب نه تنها احساس درد دارند، بلکه دچار افسردگی هم میگردند. دِرِسینگ و سینگ (Dressing &Singg,1998)
شاهدی آوردند در کاهش شدید درد، افسردگی و اضطراب که گریبانگیر بیماران
مزمنی است که گیرندۀ ریکی بودند در مقایسه با کسانی که گیرندۀ ریکی ساختگی
بودند (بهمدت 5 هفته و دو جلسه در هر هفته). در این آزمایشها12مرد و 18
زن در هر گروه حضور داشتند. مردان در نسبت با زنان کاهش خیلی بیشتری در
افسردگی تجربه کردند. این تأثیرات سودبخش حتی بعد از گذشت سه ماه از تکمیل
درمان با ریکی هم مشاهده میشدند. شُر (shore,2004)
نشان داد از 30 نفری که نیازمند درمان برای افسردگی یا فشار عصبی خفیف
بودند، آنهایی که بهمدت 6 هفته و هفتهای یک بار ریکی از نزدیک یا از راه
دور دریافت داشتند، کاهش شدیدی در افسردگی و فشار عصبیِ خود تجربه کردند؛
افزون بر آن، تأثیر مثبت ریکی برای حداقل یک سال بعد از درمان باقی بود.
سنجشهایی که در این آزمایش به کار رفت پرسشنامۀ افسردگی بک(theBeck Depression Inventory) و مقیاس ناامیدی بک (theBeckHoplessness Scale) و the perceived Stress Scale
بود. 15 بیمارِ گروه ریکیِ از راه دورِ ساختگی، که به آنها گفته شده بود
ریکیِ از راه دور دریافت میدارند، ولی در واقع چنین چیزی نبود، شاهد هیچ
تغییر قابل ملاحظهای در میزان افسردگی یا فشار عصبی خود نبودند.
در
نهایت، افرادی که بهطور منظم از ریکی استفاده میکنند اغلب آن را برای
بهتر و دقیقتر اندیشیدن خود مفید دانسته و گفتهاند که تواناییهای حل
مسئلۀ ایشان را بهبود بخشیده است. هرچند تاکنون تحقیقی منتشر نشده است که
مؤید این مزایا نزد افراد سالم باشد، کراوفورد و دیگران(Crawford et al,2006)
آشکار ساختند که 4 درمان 30 دقیقهای ریکی در هفته بهشکل قابل ملاحظهای
مهارتهای شناختی در 12 بیمار مسنِ واجد آلزایمر خفیف یا واجد اختلالات
شناختی خفیف را در نسبت با 12 بیماری که درمانی دریافت نمیکنند بهبود
میبخشد. ابزار سنجشی، در این مطالعهAnnotated Mini-Mental State Examination و Revised Memory and Behavior problems Checklist
بوده. مجدداً نیاز به ذکر است که این مطالعه شامل یک گروه ریکی ساختگی
نبود و بنابراین، از نقشی که مواظبت شخصی و مستقیم در یاری دادن به بیماران
برای بازیابی برخی از مهارتهای شناختیشان داشته بیاطلاع هستیم.
بهطور کلی، اگرچه این مطالعات مختصراند و برخیشان مسئلۀ [درمان
با] ریکی در برابر [درمان مستقیم یا] لمسی را مورد ملاحظه قرار نمیدهند،
گواه علمی ابتداییای هستند مبنی بر اینکه ریکی فشار عصبی، درد، افسردگی و
اضطراب را کاهش میدهد و به بیماران با آلزایمرِ خفیف کمک میکند تا حدی
بر اختلالات شناختی خود فائق آیند. بهمنظور برخورداری از پژوهشهای بیشتری
از این دست، میتوانید سایت CRRرا به آدرس www.centerforreikiresearch.org مشاهده کرده یا نقدنامۀ ما را روی فرایند Touchstoneبخوانید؛ یک وارسی انتقادی مداوم روی ریکی در قالب ادبیات علمی[9](Baldwin et al,2010).
مترجم: نجمه زارع
[1]. Center For Reiki Research
[2].stress
[3].vagal
[4].coronary
[5].sham reiki
[6]- mesentery غشای شفافی است متشکل از لایۀ مضاعف صفاق که کلیۀ قسمتهای لولۀ گوارش را در برگرفته و آن را به دیوارۀ پشتی شکم میچسباند. م.
[7]-neurotransmitter، یک ماده شیمیایی (مانند آدرنالین) که در انتقال تکانههای عصبی در امتداد یک سیناپس به عنوان میانجی عمل میکند.
[8].State-Trait Anxiety Inventory
[9].An Ongoing Critical Review Of Reiki In The Scientific Literature.